ادغام پرونده جنگ اوکراین با نسل‌کشی صهیونیست‌ها در غزه، تنها گزینه‌ای بوده که به ذهن آشفته بایدن و بلینکن رسیده و در طراحی لایحه جدید ارسالی کاخ سفید به کنگره نمود پیدا کرده است.

مصاحبه بایدن با شبکه سی‌بی‌اس نشان می‌دهد که ظاهرا «پلیس خوب» ماجرا، به‌دلیل روشن‌تر شدن ابعاد حمله زمینی اسرائیل به غزه، از حالت «ایما و اشاره» خارج شده و با صراحت لهجه، این اقدام را اشتباه خوانده است.

نابودی غزه بیش از آنکه ناشی از قدرت و برتری رژیم صهیونیستی و توانمندی آمریکا در حل موضوعات باشد، برگرفته از عدم تعادل ذهنی به‌دلیل ضربه‌ی شدیدی است که آنها در ابعاد مختلف اطلاعاتی، امنیتی و نظامی از سوی گروه‌های مقاومت فلسطینی دریافت کرده و مفتضح شده‌اند.

سیاست آمریکا نیز نقشی در تشدید کنونی داشته است. دولت بایدن سرگرم اجرای زنجیره‌ای از تفاهمات با تهران بوده تا پرونده ایران را در آستانه کارزار انتخاباتی جو بایدن از روی میز او برکنار نگه دارد.

با یک نزاع تازه در خاورمیانه، انتظارات ژئوپولیتیک جهانی برای این منطقه رو به وخامت می‌گذارد.

ورود زمینی رژیم صهیونیستی به غزه، بدترین انتخابی است که می‌تواند از سوی کابینه اضطراری نتانیاهو اتخاذ شود، به ویژه آنکه گروه‌های مقاومت دیگر در منطقه از جمله حزب‌الله لبنان با خط قرمز اعلام کردن ورود زمینی صهیونیست‌ها به غزه، هشدارهای جدی صادر کرده‌اند.

روزنامه صهیونیستی هاآرتص در سرمقاله‌ خود می‌نویسد: برای چنین شکست بزرگی هیچ بخششی وجود ندارد و کسی جز بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل را نمی‌توان مقصر این شکست دانست.

عملیات طوفان الاقصی علاوه بر به رخ کشیدن قدرت مقاومت و ضعف صهیونیست‌ها، از دو بُعد تاثیرگذاری بر نیروهای سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم و همچنین کشورهایی که در طرح ابراهیم هدف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای عادی‌سازی روابطشان با تل‌آویو هستند نیز قابل توجه است.

عملیات بی‌سابقه و غافل‌گیرانه اخیر در سرزمین‌های اشغالی نشان داد که رژیم جعلی صهیونیستی برخلاف ادعاهای مکرر در خصوص تسلط اطلاعاتی و امنیتی بر جریان مقاومت، حتی توان پیش‌بینی احتمال عملیات مقاومت را ندارد و این‌گونه با غافل‌گیر شدن در مقابل چشم جهانیان مفتضح می‌شود.

نخست‌وزیر رژیم صهیونسیتی در اولین واکنش به شکست در غزه گفت: در تلاش برای پاکسازی شهرک‌های اطراف غزه هستیم.