نورنیوزـگروه جامعه: باید اذعان داشت که تا به این لحظه، کلیدی ترین واژه ها و موضوعاتی که در جهان کرونایی درباره اش صحبت می شود، نهاده هایی نظیر آلودگی های میکروبی ناشناخته، مرگ و میر، آموزش، سلامت، بحران اقتصادی در اِشلِ بومی و جهانی، تجارت، کار، بیکاری، درآمد، سیاست، خانواده، تفریح و تغییرات جوی است. در انتهای لیست دغدغه های امروز بشر، شاید اندک نگرانی ای درباره رسانه ها، به گاهِ کرونا و بعد از روزهای کرونایی وجود داشته باشد.
رصد پنل ها، یادداشت ها و سخنرانی های اهلِ نظر در چهار گوشه ی دنیا نیز گواه این است که اندیشمندانِ حوزه های اجتماعی در فضای کنونی، خفیف ترین واکنش را به حکمرانی نوین و مطلوب کرونایی و پساکرونایی در عرصه رسانه و مدیریت رسانه ها داشته اند.
اثرات پیچیده، عجیب و عظیم کرونا در بُعدِ سلامت، اقتصاد و معیشت، آنقدر نابسامان، درهم، شوریده و مشوش به نظر می رسد که کمتر کسی در این بین می خواهد نگران آتیه وضعیت کارکنان اندک (در قیاس با مشاغل بزرگ) در صنعت رسانه، خاصه در زمینه بازیگران، ساختار و ماهیت آن باشد.
این توجه کمتر به دلواپسی های اصحاب رسانه در جهان کرونایی و پساکرونا شاید محصول این نکته مثبت باشد که بشرِ سالهای 2020 تا 2022 حتی در بحرانی ترین شرایط کرونایی هیچوقت محروم از دریافت اخبار و اطلاعات با همان سرعت و کیفیت قبل نبوده و خلع بزرگی را در این خصوص احساس نکرده است. رسانه "در" و "با" همه ی فرمت هایش در طول و عرضِ چالشِ کرونا در کنار جهانیان بوده و سعی کرده به حد توانش ماموریت انسانی خود را انجام دهد.
جهانیان شاید ماهی را بدون حقوق، روزی را بدون غذا و هفته ای را بدون استحمام سپری کرده باشند اما لحظه ای را بدونِ خبر نبوده اند، اگر ابزار و انگیزه اش را برای دریافت اطلاعات می داشتند. جهانی را تصور کنید که بیماریی با چنین گستردگی در حال یکه تازی است و ما و شما به ابزاری بنام رسانه دسترسی نداریم تا بدانیم که چه باید بکنیم و چه نباید بکنیم. تا بدانیم که چقدر آسیب پذیر خواهیم بود و یا چگونه می توانیم بر او غلبه کنیم و ....
نقش بازیگران رسانه در جهان کرونایی
اگر منظور از بازیگران این است که رسانه ها در جهان کرونایی در جایگاه تصمیم ساز قرار بگیرند و نقشی در ایجاد تغییرات بنیادین در آفاق داشته باشند، خیر، یافته های ما چنین چیزی را تایید نمی کند. این یافته در حوزه صف و ستاد رسانه ها برابر است. بر اساس میزان رصد صورت گرفته از رسانه های معتبر بین المللی، هنوز نظام سرمایه داری و مردان سیاسِ جهان، برنامه ای در این باب ندارند که اختیار در حوزه تصمیم گیری و تصمیم سازی در موضوع جهان پساکرونا و بحران کرونا را بدستِ اصحابِ رسانه بسپارند. از دید آنها اگر قرار بر این است که جهان پساکرونا جهان نو و دگرگون شده ای باشد، این اتفاق و تصمیم گیری نباید در تحریریه رسانه ها رخ دهد بلکه رسانه ها چون گذشته فقط باید بازوهای تبلیغی تصمیماتِ کلان باشند. اکنون غالب رسانه های جهان پذیرفته اند که گامی جدی تر و فراتر از همان نقش سنتی خود ایفا نکنند و چون گذشته در کنار قدرت و سرویس ها، تنها بعنوان بخشی از قدرت، در حل و فصل این آشفتگی جهانی سهیم باشند.

رسانه ها، بعنوان بازیگران میدانی، شاید با تحدید نیرو و تغییر "مدیوم" در شرایط کرونایی و پساکرونا مواجه شوند اما این تحولات، شگرف نخواهد بود. فراموش نکنیم که به روال قدیم، رسانه ها در بحران و پس از هر بحران، فربه تر و چاق تر می شوند نه نحیف تر. از جنگ جهانی اول و دوم تا جنگ و نزاع و شادی های مختلف دهه های اخیر، این صنعت رسانه بود که در اشکال مختلف و نو و در پلتفرمهای جدید، موفق تر از قبل ظاهر شد.
چنین برداشتی متصور نیست که جهان رسانه در دنیای بحرانی اکنون و پساکرونا بغایت ضعیف تر و نحیف تر از اینک شود و یا نابودی کاملی را تجربه کند. البته رسانه گردانی با اعلام نیاز جدید در امر تکنولوژی های نوین رسانه ای، تا حدی دستخوش تغییر و تحول قرار خواهد گرفت. بدین معنی که "مدیا" پابرجا خواهد بود اما "مدیوم" یحتمل تغییراتی را بخود خواهد دید.
انقلابی که در فرآیندها، ساختارها و ماهیت رسانه رخ نداد
این نگاه که جهان در اغلب حوزه ها شاید شاهد تغییرات جدی و حتی بنیادین باشد تا حدی پذیرفته است. اینکه باید آماده دگرگونی در فرآیند فعالیت های اقتصادی در اشکال مختلف باشیم و یا زندگی اجتماعی نوع بشر دستخوش تحولاتی خواهد شد و ما در تجارت و سیاست و سلامت همان نگاه پیشا کرونا را نخواهیم داشت، تا حد زیادی می تواند پیش بینی درستی باشد، اما بر اساس کدام مفروضات و داده ها، ما منتظر انقلاب در فرآیند، ساختار و ماهیت رسانه ها در جهان پساکرونا هستیم؟ اکنون که دو سال از همزیستی مان با شرایط کرونایی می گذرد، ما هنوز شاهد هیچ اتفاق بزرگ و ملموس در حوزه ساختار و ماهیت رسانه در دنیا نبوده ایم. رسانه در همان مسیری طی طریق می کند که پیشتر آن را تجربه کرده بود، با کمی فراز و فرود و اندکی تغییر در شکل و ارائه آن.
اپیدمی کرونا به مثابه جنگ، نسل کشی، جنبش ها، انقلاب ها، تحولات اجتماعی و دیگر بحران های بین المللی، آرایش رسانه ای را دو جبهه ای و یا چند جبهه ای نکرده است. صف بندی عمیق رسانه ای – سیاسی – نظامی – اجتماعی – فرهنگی – دینی – قومی – نژادی شکل نگرفته است. اغلب رسانه ها خود را در یک جبهه واحد می بینند، با کمی تفاوت در روایت و تفسیر اما در ماموریت بسیار شبیه به هم شده اند. در یک چنین شرایطی به نظر می رسد که در جهان پساکرونا صعود و سقوط شان دارای شیب تند نخواهد بود.
تنش رسانه ها و قدرت، فراتر از توبیخ قدرت برای سهل انگاری نیست. نزاع جدی ای را ما هنوز شاهد نبوده ایم. کسی در این بین نمی خواهد با نزاع ، کار خراب شود و منافع و امنیت ملی کشوری بهم بریزد.
رسانه ها با موضوع کرونا و قدرت با احتیاط برخورد می کنند و از سوی دیگر، نگاه قدرت به رسانه ها بسان قبل است. تطور و دگردیسی خاصی را شاهد نیستیم. مهمتر از همه اینکه رسانه، بویژه رسانه های "عمودی" همچون رادیو و تلویزیون، در مجموع چون گذشته و بعد از ورود بازیگران رسانه ای جدید، دارای انگیزه بالا برای ایجاد تغییرات شگرف در ساختار و ماهیت نیستند.

مخاطب هنوز منتظر شگفتی در نوآوری رسانه است
خیلی ها بر این باورند که نوآوری در حوزه ابزار رسانه و تکنیک های رسانه ای اگر به انتهای خود نرسیده باشند، حداقل در سالهای آینده چیزی نو که مخاطب را شگفت زده کند برای ارائه ندارند. لذا نهایت، کوچ مخاطب از یک پلتفرم به پلتفرمی دیگر خواهد بود و در این بین هر رسانه که هوشمندانه تر و حرفه ای تر رفتار کند در جذب مخاطب موفق تر خواهد بود.
سواد رسانه ای مخاطب در ایام کرونا رویش حیرت آوری نداشته و در پساکرونا نیز ما را شگفت زده نخواهد کرد چون دلیل و یا دلایلِ نابی برای تایید این اتفاقِ نیک نداریم. نهایت امید و مسرت ما این خواهد بود که به احتمال زیاد مخاطب در پساکرونا کمی بالغ تر از قبل، از رسانه در فرمت های مختلف آن استفاده خواهد کرد و تا حدی رویکردش به رسانه های "عمودی - رسمی" در قیاس با رسانه های "افقی - اجتماعی" بهبود خواهد یافت.
تقلیل نیروهای رسانه ای جهان برای رعایت ایمنی در امر سلامت و دور کاری آنها، از توان جهان رسانه کاسته است. جهان رسانه اکنون با اسبِ بخار کمتری فعالیت می کند. بیشتر رسانه های بزرگِ دنیا بخاطر مشکلات مالی، دیگر مثل قبل، نیرو به دیگر کشورها برای کسب خبر اعزام نمی کنند و قربانی این ماجرا تنها مخاطبینی اند که بیشتر از قبل مایل به فهم اتفاقات، فرای مرزهای خود هستند. مردمان "شمال –کشورهای توسعه یافته" بیشتر از پیش می خواهند سر از رویدادها جهان در بیاورند در حالی که رسانه های شمال، به دلایل مختلف بدنبال بسط فعالیت و تهیه اخبار ناب تر، دقیق تر و حرفه ای تر از جهانِ پیرامونِ مخاطبینِ خود نیستند.
کسی نمی تواند منکر ریزشِ مخاطبین رسانه های نه چندان قدیمی و سنتی همچون رادیو، تلویزیون و نشریات چاپی شود. تعطیلی و یا کم فروغ شدن رسانه های رسمی در رقابت با رسانه های نو ظهور انکار ناپذیر است. افت مخاطب، جهانی است. ریزش مخاطب در حوزه های نوشتاری. عکس. تلویزیون، فقط و فقط مربوط به رسانه های ایران نیست. همه و همه با درصدی بیش و یا کم با همین معضل روبرو هستند. مخاطب، مدام از یک "پلتفرم" به پلتفرمی دیگر در حال کوچ کردن است.

کرونا، فرصت ها و چالش های رسانه ای
شاید بعضی از اساتید و آکادمیست ها مایل باشند که جهان رسانه در پساکرونا را جهانی عجیب و جدید ترسیم کنند و بر این باور باشند که این بَنا تخریب و از نو ساخته خواهد شد اما در واقعیت و در زمینِ رسانه، فرصت ها و چالش ها در پساکرونا، حیرت انگیز نخواهد بود. اساسا ابزار و دلایل چنین تحولِ کلان مهیا نیست.
ارمغان رسانه ای در جهان پساکرونایی برای بازیگران حرفه ای، می تواند آشتی بیشتر مخاطب با رسانه ها باشد، می تواند فرصتی برای "یادآوری" به مخاطب باشد که حضور رسانه در شرایط سخت تا چه میزان دارای اهمیت است. می تواند اقتدارش را به رخ نهادهای قدرت بکشد. می تواند از استطاعتش به نفع مردم امتیاز بگیرد. می تواند ارتفاع ببخشد به جایگاه خویش. می تواند پایگاه اجتماعی اش را ارتقاء بدهد. می تواند در طول این بحران و پس از آن، دیوار بی اعتمادی شکل گرفته بین رسانه و مخاطب در رویدادهای گذشته را کوتاه تر و یا ترمیم کند. می تواند تلاش کند تا مستقل تر وارد موضوعات و رویدادهای جهانی شود. می تواند با کسب اعتماد و مخاطب بیشتر، سرمایه گذاری در این صنعت را توجیه پذیر کند. می تواند حضور و نفوذ خود در پایگاههای کلان تصمیم گیری و در حوزه های مختلف را قوت ببخشد. می توان بعنوان بازو و یارِ نظامِ حاکمه در تثبیت و مشروعیت بخشی آن، نقش پررنگ تری داشته باشد و ...
ظهور احتمالی مدیوم های جدید و ویژه تر از پلتفرم های موجود، بزرگترین چالشِ رسانه های رسمی در پساکرونا است. هر چند پیشتر بیان شد که ما انتظار چنین ظهورِ حیرت انگیز را به این زودی ها نخواهیم داشت.
اتاق های خبر یا همان NEWSROOM های شبکه های بزرگ و کوچکِ دنیا در ایام کرونا دستخوش تغییر و تحول هایی شده اند. برای رسانه های کوچک و آسیب پذیر، ریزش مخاطب، ریزش آگهی را بدنبال داشت و مهمتر اینکه حمایت های دولتی و غیر دولتی را هم تا حد زیادی از دست داده اند. معمولا دولت ها تا وقتی طالب و حامی رسانه ها هستند که رسانه ها برایشان در جهت دهی افکار عمومی با اهداف مشخص آنهم در طیف وسیع، کارکرد داشته باشند. وقتی رسانه ها با افت مخاطب رو به رو می شوند و مخاطبین به پلتفرمهای نو، روی می آورند، دولت ها هم دیگر دلیلی برای حمایت های همه جانبه چون قبل، از رسانه های نه چندان نوین ندارند. آنها هم کوچ می کنند و یا در حال کوچ کردن به جایی هستند که طیف وسیع تری از مخاطبین در آن حضور دارند. سازمانها و نهادهای قدرت، امروزه هوشمندانه تر از قبل در امر رسانه هزینه می کنند. مدیریت بودجه و هزینه اندک با جلب مخاطب بیشتر، جزو برنامه های همه ی دولت ها و نهادها و سازمانهای رجوع کننده به رسانه ها است.
چکیده کلام این است که کرونا و زیست کرونایی بی شک شگفتی های زیادی برای ما داشته است اما در این بین، ما شاهدِ "نوآوری خارق العاده رسانه ای" در ارتباط با این بحران و همسنگ این اتفاق نبوده ایم. مهم نیست که بعضی از اساتیدِ عرصه رسانه برای "ترم" جدید تحصیلی و برای دانشجویان این حرفه، چه تیتری را خلق می کنند و چه تصویرِ غیر واقعی در کلاس ها و یا پنل ها از فعالیت های رسانه ای در ایام کرونا ارائه می دهند. واقعیت این است که “هنوز” چیزی ما را در این موضوع و در این حرفه "شگفت زده" نکرده است.
نورنیوز