نورنیوز- گروه سیاسی: لاریجانی در بیروت بر اهمیت محور مقاومت، و البته اعلام احترام ایران به تصمیم جمعی لبنانی درباره این جریان تأکید کرد؛ در بغداد پیماننامه امنیتی میان ایران و عراق را امضا کرد؛ و اکنون در ریاض تلاش دارد مسیر تازهای برای گفتوگو با یکی از اصلیترین قدرتهای منطقهای غرب آسیا باز کند. این چینش نشان میدهد تهران در پی آن است که امنیت چندلایهی خود را نه صرفاً بر پایه بازدارندگی نظامی، بلکه با ترکیب سیاست، اقتصاد و گفتوگوهای امنیتی با همسایگان سامان دهد.
از بیروت و بغداد تا ریاض
سفر نخست لاریجانی به بیروت و در ادامه به بغداد، در شرایطی انجام شد که منطقه به واسطه شرارتهای رژیم صهیونیستی و حمایت و مشارکت امریکا از آن، به شدت درگیر بحران بود. حضور و رایزنی او با مقامات و افراد ذینفوذ لبنانی حامل این پیام بود که ایران، ضمن حمایت از محور مقاومت و محکومیت مداخلات قدرتهای فرامنطقهای، به دنبال نقشآفرینی در ثباتبخشی، استقلال و آرامش سیاسی این کشور است. ایران میداند که امنیت و استقلال لبنان، تأثیری اساسی در ثبات و آرامش منطقه دارد و به این اعتبار امنیت بیروت را به نوعی امنیت خود میداند.
در گام دوم، بغداد میزبان لاریجانی بود؛ سفری که نقطه عطف آن امضای پیماننامه امنیتی تهران و بغداد بود. این توافق، همکاری در کنترل مرزها، مقابله با تهدیدات تروریستی و جلوگیری از فعالیت گروههای مسلح ضدایرانی در خاک عراق را شامل میشد. این دستاورد نشان داد که تهران پیش از ورود به گفتوگوی جدید با عربستان، پایههای امنیتی خود را در کشورهای همسو محکم میکند. به عبارت دیگر، بیروت و بغداد دو ستون اولیه معماری امنیتی جدید ایران بودند و ریاض سومین ضلع این مثلث حساس است.
انتخاب ریاض بهعنوان مقصد سوم بیدلیل نیست. عربستان سعودی در سالهای اخیر در بسیاری از میدانهای ژئوپلیتیک ــ از یمن و سوریه گرفته تا لبنان و عراق ــ در مواجهه مستقیم یا غیرمستقیم با ایران قرار داشته است. با این حال، هر دو کشور دریافتهاند که تبدیل این مواجهه ها به یک تقابل فرسایشی به زیان طرفین است. جنگ یمن میلیاردها دلار هزینه بر عربستان تحمیل کرده و ایران نیز به دلیل تحریمها و فشارهای خارجی نیازمند کاهش تنشهای منطقهای برای تمرکز بر توسعه اقتصادی است.
زمانبندی سفر لاریجانی نیز معنادار است. در حالی که پس از جنگ 12 روزه اسراییل و آمریکا علیه ایران، و نیز تهاجم هوایی تلآویو به دوحه برای حذف سران حماس، التهاب سیاسی در منطقه به بالاترین حد ممکن رسیده، سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به ریاض به معنای تلاش مشترک برای یافتن راهی جهت مهار سرکشیهای تروریستی اسراییل است. علاوه بر این، تصمیمگیری برای مدیریت بازار انرژی جهان پس از تحولات اخیر در خاورمیانه نیازمند رایزنیهای بیشتری میان تهران و ریاض به عنوان دو کشور بزرگ تأمینکننده انرژی جهان است. از سوی دیگر در حالی که گفتوگوهای ایران با بلوک کشورهای غرب بر سر پرونده هستهای بار دیگر به مرحله حساسی رسیده و تروئیکای اروپا به دنبال فعال سازی مکانیسم ماشه است، تهران و ریاض بیش از هر زمان دیگری به تعامل مستقیم نیاز دارند.
امنیت سخت در کنار امنیت نرم
نکته مهم در سفر لاریجانی به ریاض، گنجاندن برنامه دیدار او با وزیر دفاع عربستان است. این موضوع نشان میدهد که دستور کار تهران صرفاً محدود به امنیت نرم (سیاسی و اقتصادی) نیست، بلکه امنیت سخت یا نظامی نیز در کانون توجه قرار دارد. ایران و عربستان دو قدرت بزرگ نظامی در خلیج فارساند. در سالهای گذشته، رقابت تسلیحاتی، اختلاف بر سر امنیت دریایی، و جنگ یمن سطحی از بیاعتمادی نظامی میان دو طرف ایجاد کرد. گفتوگو در سطح امنیتی-دفاعی میتواند گام مهمی برای کاهش این سوءظنها و ورود سریعتر به دوران جدید مناسبات باشد.
پس از توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک که در اسفند 1401 با تلاشهای دریابان علی شمخانی به ثمر رسید، اکنون زمینه مهیاست تا با ایجاد و تحرک بخشیدن به کانالهای ارتباطی متنوع در حوزههای اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی، روند همکاریهای راهبردی دو کشور سرعت پیدا کند. این بعد از سفر لاریجانی بسیار مهم است؛ زیرا نشان میدهد تهران در پی ساختن امنیت چندلایه است: امنیتی که همزمان از کانال اقتصاد، سیاست و همکاریهای نظامی دنبال میشود.
با اینهمه، باید به واقعیات صحنه بین الملل نیز توجه داشت. روابط عربستان با آمریکا همچنان بسیار نزدیک و گرم است. واشنگتن از دیرباز تضمینکننده امنیت سعودیها بوده و طبیعی است که هرگونه نزدیکی تهران و ریاض، با حساسیت و چهبسا مخالفت واشنگتن روبهرو شود. این عامل باعث میشود برای پایداری توافقات احتمالی میان دو کشور، ضرورت پیدا کند.
عامل دوم، نقش اسرائیل است. تلآویو در سالهای اخیر تلاش کرده است با گسترش روابط امنیتی و نظامی با کشورهای عربی خلیج فارس، شکاف میان ایران و همسایگان عرب را عمیقتر کند. اسرائیل بهطور آشکار مخالف هرگونه نزدیکی تهران و ریاض است و از طریق فشار سیاسی و امنیتی میکوشد این روند را متوقف سازد. چیزی که این عامل را کمرنگ میکند خشونتهای بیمهار و تروریسم دولتی تلآویو است که خصوصاً بعد از ماجرای 7 اکتبر و نسلکشی اسراییل در غزه، عربستان را از رژیم صهیونیستی دورتر کرده و امکان توافقات پیشین را میان آنها تضعیف نموده است. با تمام این تفاصیل، این دو تهدید خارجی میتوانند فرآیند همکاریهای آتی ایران و عربستان را تحت تأثیر قرار دهند.
معماری جدید امنیت منطقهای
با وجود این موانع، سفر لاریجانی به ریاض یک نقطه عطف است. زیرا نشان میدهد ایران به جای آنکه صرفاً در میدانهای جنگ و بحران تعریف شود، به دنبال معماری جدیدی از امنیت چندلایه در خاورمیانه است. معماریای که در آن سیاست، اقتصاد و امنیت نظامی مکمل یکدیگرند. این سفر همچنین بیانگر تأکید بر نگاه ایران به امنیت منطقهای است: امنیت درونزا به جای وابستگی به قدرتهای خارجی. اگر این روند موفق شود، میتواند آغازگر دورهای تازه در روابط تهران و ریاض و حتی در کل خاورمیانه باشد؛ دورهای که رقابتها جای خود را به مدیریت اختلافات و همکاری در حوزههای مشترک بدهد.
سفرهای لاریجانی از بیروت تا بغداد و اکنون ریاض، تصویری روشن از راهبرد جدید منطقهای ایران در حوزه امنیت ملی دارد. در این راهبرد، تحکیم روابط با متحدان، همسایگان و حتی رقبا مورد توجه ویژه قرار دارد. حضور همزمان پروندههای اقتصادی، سیاسی و نظامی در دستور کار، نشان میدهد تهران به دنبال تعریف امنیت پایدار و چندلایه است.
با این حال، آزمون ریاض دشوار خواهد بود. گرمای روابط ریاض و واشنگتن و تلاشهای اسرائیل برای تخریب این روند، تهدیدهایی واقعیاند. اما نفس تداوم گفتوگوها در این سطح، خود دستاوردی مهم برای ایران است. زیرا حامل این پیام کلیدی است که تهران دیگر نمیخواهد صرفاً با زبان زور یا در میدان بحران تعریف شود، بلکه میخواهد با زبان گفتوگو، سیاست و حتی مذاکره نظامی، امنیت خاورمیانه را بازنویسی کند.