نورنیوز ـ گروه اجتماعی: کودکان، در بحرانها و جنگها، بیشتر از همه در معرض آسیبهای روانیاند. وظیفه ما بزرگترها این است که از روان آنها همچون گنجی ارزشمند مراقبت کنیم. برای رسیدن به این هدف، راهکارهایی مؤثر وجود دارد؛
اولین و مهمترین گام، حفظ آرامش و اطمینانبخشی به کودک است. کودکان اغلب شرایط را از رفتار و احساسات بزرگترها درک میکنند؛ پس اگر ما آرام باشیم، آنها هم احساس امنیت خواهند کرد.
نباید کودک را در معرض تصاویر و اخبار خشونتآمیز قرار داد. دیدن صحنههای جنگ، ویرانی یا آوارگی میتواند باعث ایجاد ترس، کابوس و اضطراب مزمن در کودکان شود.
حتی در دل بحران، باید روال روزمرهای منظم برای کودک حفظ شود. برنامهی خواب، غذا، بازی و حتی لحظاتی کوتاه از آموزش میتواند حس کنترل و ثبات را برای او زنده نگه دارد.
فراهمکردن محیطی امن، هرچند موقت، بسیار مهم است. این فضا میتواند گوشهای آرام از یک اتاق، یک پناهگاه یا حتی آغوش امن یک والد باشد.
گفتوگویی صادقانه و متناسب با سن کودک درباره شرایط پیرامونش ضروری است. دروغ گفتن یا پنهانکاری، بهویژه زمانی که کودک از طریق منابع دیگر حقیقت را میشنود، میتواند باعث بیاعتمادی شود.
باید کودک را تشویق کرد تا احساساتش را با روشهایی چون نقاشی، بازی یا صحبت بیان کند. این ابراز احساسات، نهتنها او را آرامتر میکند، بلکه نشانهای برای والدین است تا بفهمند کودک چه میکشد.
حفظ پیوندهای خانوادگی و اجتماعی، حتی در بدترین شرایط، به کودک احساس تعلق و امنیت میدهد. تماس تصویری با اعضای خانواده، صحبت تلفنی با دوستان یا حتی بودن در کنار خواهر و برادر، میتواند مرهمی بزرگ باشد.
بازی و سرگرمی را فراموش نکنید. کودک از طریق بازی یاد میگیرد، ترسهایش را تخلیه میکند و دنیای خودش را بازسازی میکند.
حمایت عاطفی مداوم از سوی والدین یا مراقبین بسیار ضروری است. حتی یک نگاه محبتآمیز، تماس بدنی یا شنیدن حرفهای کودک میتواند او را از فروپاشی روانی نجات دهد.
در صورت نیاز، حتماً از کمک روانشناسی یا مشاوره استفاده شود. گاهی زخمهایی هست که تنها یک متخصص میتواند آن را ترمیم کند.
با تمام سختیها، باید حس امید و آیندهنگری را در کودک زنده نگه داشت. صحبت از بازگشت به خانه، ساختن دوباره یا آیندهای بهتر، نوری در دل تاریکی است.
و در نهایت، به کودک مهارتهای ساده مقابله با استرس را به زبان خودش آموزش دهیم. مثلاً نفس عمیق کشیدن، بغل کردن عروسکش هنگام ترس یا حرف زدن با یک بزرگتر.