نورنیوز-گروه بینالملل: اعتراضات به سیاستهای مهاجرتی ترامپ، بهویژه پس از یورش مأموران ICE به کسبوکارهای مهاجران در لسآنجلس، بار دیگر آمریکا را به صحنه درگیریهای خشونتآمیز داخلی بدل کرده است. اعزام گارد ملی و تفنگداران دریایی بدون مشورت ایالتی، نشاندهنده تمرکزگرایی و استفاده عریان از زور علیه اعتراضات مردمی است؛ موضوعی که ترامپ در ماجرای ۶ ژانویه برعکس آن را تبلیغ میکرد. این تناقض رفتاری، نه تنها بیاعتباری شعارهای او، بلکه ماهیت سرکوبگر ساختار حاکم را نیز عیان میکند.
بحران سیاست داخلی؛ شکست سیاست خارجی
ترامپ در آغاز کارزار ریاستجمهوری وعده بازسازی عظمت آمریکا را داد، اما ناکامی در پایان دادن به جنگ اوکراین، بحران غزه، عدم توافق با ایران و عقبنشینی از پروژههایی مانند تسلط بر گرینلند، همگی مؤید سقوط جایگاه جهانی ایالات متحدهاند. این شکستها نهتنها نتوانست به محبوبیت داخلی ترامپ کمک کند، بلکه سیاستهای مهاجرتی او موجب شعلهور شدن اعتراضاتی شده که مشروعیت او و کلیت ساختار قدرت آمریکا را زیر سوال برده است.
جنگ قدرت؛ عقلانیت آمریکایی در محاق
مخالفت فرمانداران ایالتی و چهرههایی چون کامالا هریس با سیاستهای نظامیگرایانه ترامپ، گویای شکاف عمیق در رأس حاکمیت آمریکاست. ساختاری که روزی خود را مظهر عقلانیت و انسجام میدانست، امروز با صفبندیهای حزبی، خودکامگی فردی و فروپاشی اعتبار جمعی مواجه شده است. همگرایی جمهوریخواهان و دموکراتها در سرکوب جنبشهای مردمی نیز نشان میدهد که ساختار سیاسی آمریکا بهجای پاسخگویی به مردم، به سمت مدیریت بحران از طریق زور و انکار حرکت کرده است.
دموکراسی دروغین و حقوق بشر ابزاری
شعارهای سنتی آمریکا چون آزادی، عدالت و برابری دیگر حتی در نگاه شهروندان خود این کشور هم اعتباری ندارند. سرکوب دانشجویان مخالف نسلکشی غزه، وتوی قطعنامههای ضد جنگ، تحریم قضات بینالمللی و سرکوب معترضان داخلی، چهره واقعی آمریکا را آشکار ساختهاند. رسانههای غربی نیز به جای بازتاب اعتراضات مردمی، نقش توجیهگر خشونت ایالتی را بازی میکنند. این وقایع، برهانی روشن بر پایان نقاب دموکراسی آمریکایی است؛ دموکراسیای که اکنون صرفاً ابزاری برای پیشبرد منافع سیاسی و سرکوب عدالتخواهی است.