نورنیوز-گروه حوادث: شهریور ۱۴۰۳، پدر و مادر دختری نوجوان با مراجعه به پلیس، از ناپدید شدن دختر ۱۶ سالهشان خبر دادند. تحقیقات اولیه پلیس نشان داد که این دختر مدتی پیش با پسری به نام «بابک» در ارتباط بوده، اما پس از زندانی شدن او، ارتباطش با پسری دیگر به نام «نیما» بیشتر شده است.
چند روز بعد، جسد سوخته دختر نوجوان در اطراف تهران کشف شد. بررسی دوربینهای مداربسته در محل کشف جسد نشان داد که یک موتورسوار ناشناس جسد را به آن مکان منتقل و رها کرده است. پلیس با شناسایی هویت موتورسوار، نیما را دستگیر کرد. او در همان مراحل اولیه بازجویی به قتل و آتش زدن جسد اعتراف کرد.
پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. در جلسه محاکمه، پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. متهم در جایگاه قرار گرفت و با پذیرش قتل گفت:
«روز حادثه، دختر نوجوان به خانهام آمد. حال روحی خوبی نداشت. ناگهان بند لباسش را دور گردنش انداخت. وقتی تلاش کردم مانعش شوم، زمین خورد و بیهوش شد. بعد از چند دقیقه، وقتی دیدم تکان نمیخورد، ترسیدم و تصمیم گرفتم جسد را بسوزانم.»
قاضی در پاسخ به ادعای او گفت: «پزشکی قانونی آثار ضربات متعدد با جسم سخت را روی جمجمه مقتول تأیید کرده است.» متهم پس از مکثی کوتاه گفت: «بله، بعد از اینکه افتاد، با سنگ چند ضربه به سرش زدم.»
او در ادامه از گذشتهاش گفت: «من بچه پرورشگاهیام. وقتی ۱۸ سالم شد، از آنجا بیرون آمدم و خواستم زندگی جدیدی بسازم. اما وقتی به دختر نوجوان پیشنهاد دادم به جای بابک با من باشد، گفت تو بچه پرورشگاهی هستی و اصل و نسب نداری. آن حرفش باعث شد کنترل خودم را از دست بدهم.»
در پایان جلسه، پدر و مادر مقتول علاوه بر شکایت قتل، از متهم بابت رابطه نامشروع نیز اعلام شکایت کردند. بناست جلسهای غیرعلنی برای رسیدگی به این بخش از پرونده تشکیل و سپس رأی نهایی صادر شود.10:46
[Red Heart]
خبرآنلاین