نورنیوز- گروه اقتصادی: در شرایطی که شرکت خودروسازی سایپا، دومین غول صنعت خودرو در کشور قصد دارد ۴۲ درصد از سهام تو دلی خود را واگذار کند. اخبار رسیده به نور نیوز حاکیست که شرکت داتوان، وابسته به بابک زنجانی، با شرکت در مناقصه خرید سهام ۴۲ درصدی سایپا بدنبال تصاحب دومین خودروساز بزرگ کشور است.
از قرار معلوم مردی که روزی به جرم فساد کلان و بدهی میلیاردی به وزارت نفت روانه زندان شد، حالا آرام و بیسروصدا به دنبال نشستن بر صندلی مدیریت یکی از کلیدیترین بنگاههای صنعتی کشور است. اما چطور ممکن است فردی با چنین پیشینهای، دوباره به قلب اقتصاد بازگردد؟ و مهمتر، این بازگشت چه پیامدهایی خواهد داشت؟
زنجانی؛ از اعدام تا قرارداد ۶۱هزار میلیارد تومانی
نام بابک زنجانی برای بسیاری یادآور تیترهای درشت و پررنگ رسانه ها در دهه ۹۰ است؛ میلیاردر جوان و ناشناختهای که ناگهان به یکی از چهرههای اصلی فروش نفت در دوران تحریم تبدیل شد و با پرستیژ خاصی از معاملات کلان و ناوگان هوایی شخصیاش سخن میگفت. اما در دی ۱۳۹۲، با شکایت وزارت نفت، همهچیز تغییر کرد. زنجانی دستگیر ، محاکمه و حکم محکومیتش صادرشد. او به اتهام افسادفیالارض از طریق تشکیل شبکه سازمانیافته به اعدام و ردمال به میزان یک میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو در حق وزارت نفت جمهوری اسلامی محکوم شد. اما این حکم بعدها تخفیف یافت و به ۲۰ سال حبس کاهش پیدا کرد.
با این حال تخفیف مجازات زنجانی پایان داستان نبود. در سکوت خبری و در حالیکه جامعه تصور میکرد بابک زنجانی در پشت میلههای زندان روزگار میگذراند، خبرهایی از آزادی مشروط و حضور او در جلسات اقتصادی منتشر شد. در فروردین ۱۴۰۴، شرکت آوان ریل شرکت ریلی هلدینگ «دات وان» منتسب به بابک زنجانی تفاهمنامهای با ارزش ۶١ هزار میلیارد تومان برای خرید و تولید ٣٠٠ دستگاه مسافری خودکششی دیزلی، ۵٠ لکوموتیو باری و ۶٠٠ دستگاه واگن باری مخزندار با وزارت راه و شهرسازی منعقد کرد.قراردادی که از آن بهعنوان بزرگترین سرمایهگذاری بخش خصوصی در حملونقل ریلی کشور یاد شد. به این ترتیب، بازگشت زنجانی به اقتصاد رسمی آغاز شد.
چرا سایپا؟
تصاحب سایپا برای زنجانی تنها یک سرمایهگذاری تجاری نیست؛ بلکه یک بازگشت نمادین به جایگاه پیشین، تثبیت مجدد اعتبار در شبکه قدرت اقتصادی، و نوعی مانور برای ترمیم چهره عمومی محسوب میشود. سایپا، با برند قدیمیاش و جایگاه کلیدی در بازار خودرو، نه فقط یک شرکت، بلکه یک نهاد ملی با تأثیرگذاری اجتماعی-اقتصادی است.
از اینرو، تصمیم داتوان برای خرید سهم ۴۲ درصدی این شرکت، تنها یک اقدام اقتصادی نیست، بلکه تلاش برای ورود مجدد به هسته قدرت صنعت کشور است. پرسش اصلی اینجاست که چگونه شرکتی وابسته به فردی با سابقه کیفری سنگین، توانسته خود را برای ورود به معامله ای چند صد میلیون دلاری مهیا کند و اساسا سازوکار ورود این شرکتها به مناقصه سایپا چگونه شکل گرفته است؟
مرخضی قانونی برای فعالیت کلان اقتصادی؟
هرچند قوه قضاییه تأکید دارد حضور زنجانی در بیرون از زندان در قالب مرخصی قانونی است، اما بازگشت عملی و پرقدرت او به حوزه اقتصادی، بدون آنکه حکم محکومیتش به پایان رسیده باشد، ابهامات زیادی را در افکار عمومی بدنبال داشته است
جامعه هنوز خاطره آن فساد عظیم و ناپدید شدن میلیاردها دلار از بیتالمال را فراموش نکرده و حضور دوباره زنجانی در صحنه اقتصاد، آنهم در چنین سطحی، پرسشهای بنیادین درباره دقت در فرآیند خصوصیسازی، شفافیت مالی و صلاحیت مدیریتی را پیش کشیده است. چگونه ممکن است فردی با چنین سابقهای، در کنار برخی مدیران سابق سایپا، برای تصاحب این شرکت آماده شود؟
خصوصیسازی یا خصوصیخواری؟
دولت بارها بر ضرورت واگذاری بنگاههای اقتصادی به بخش خصوصی تأکید کرده است. اما تجربههای پیشین، از ماجرای هفتتپه و دشت مغان گرفته تا نیشکر کارون و ماشینسازی تبریز، نشان داده که این واگذاریها اگر بدون نظارت دقیق انجام شوند، میتوانند منجر به تباهی بیشتر شوند. حالا در ماجرای سایپا، همین دغدغهها دوباره زنده شدهاند.
سئوالی که امروز افکار عمومی برای آن بدنبال پاسخ است صرفا به قصد بابک زنجانی برای خرید سایپا محدود نمی شود بلکه پرسش اصلی اینجاست است که آیا او با تصاحب دومین خودروساز بزرگ کشور بدنبال اجرای یک مانور اقتصادی برای پاکسازی چهره خود است یا قصد دارد با تلاشی واقعی برای بهبود شرایط این خودروساز بحران زده که وارث برندی ملی است اقدام کند؟
داتوان؛ پوشش یا امپراتوری جدید؟
شرکت داتوان که اکنون در خط مقدم بازگشت اقتصادی زنجانی قرار دارد، نه فقط در پروژه راهآهن فعال است، بلکه به گفته منابع نزدیک، در حوزههای مختلفی چون ایرلاین، بانک دیجیتال، و تجارت بینالملل در حال گسترش است. در برخی از پیامهای منتشر شده از سوی وکیل زنجانی، حتی از راهاندازی یک بانک رمزارزی به نام «بیتبانک» خبر داده شده است.
اینها نشان میدهند که داتوان چیزی فراتر از یک شرکت ساده است؛ این شرکت قرار است بازوی اجرایی یک امپراتوری اقتصادی نوظهور باشد. امپراتوریای که اگر بدون کنترل و نظارت رشد کند، میتواند دوباره به همان نقطهای برسد که ده سال پیش کشور را با شوک اقتصادی مواجه کرد.
به صدا درآمدن زنگ خطر برای اعتماد عمومی
اگرچه دریافت، تکمیل و تحویل اسناد مناقصه به تنهایی به معنای احراز صلاحیت و دارا بودن «اهلیت» قانونی و فنی برای خرید سهام سایپا نیست و پس از این مرحله، ارزیابی اهلیت متقاضیان از سوی نهادهای ذیربط و بر اساس معیارهای دقیق قانونی، فنی و اقتصادی صورت میگیرد با این حال، نکته نگرانکننده آن است که «هلدینگ داتوان»، که اکنون در مرکز برخی ابهامات قرار دارد، پیش از این موفق به عقد قراردادی کلان با شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران شده و طبیعتاً از فیلترهای اهلیتسنجی عبور کرده است. این موضوع پرسشهایی جدی درباره میزان دقت و حساسیت ارزیابیهای پیشین ایجاد میکند
شفافسازی درباره روند بررسی صلاحیت متقاضیان، اعلام عمومی نتایج اهلیتسنجی و پاسخگویی به پرسشهای افکار عمومی، تنها راه برونرفت از این بنبست اعتماد است. در غیر اینصورت، بازگشت زنجانی به قلب صنعت کشور، بهجای بازسازی اعتماد، زخمهای کهنه را عمیقتر خواهد کرد.
ورود بابک زنجانی به مناقصه سایپا، تنها یک معامله نیست؛ یک آزمون بزرگ برای نظام اقتصادی، ساختار نظارتی و اعتماد اجتماعی است. او که روزگاری با عنوان «بزرگترین متهم فساد قرن» شناخته میشد، حالا بار دیگر به یکی از متقاضیان اصلی تصاحب دومین غول خودرو سازی کشورتبدیل شده است . این بازگشت پرابهام، اگر با شفافیت و پاسخگویی همراه نشود، میتواند اعتماد افکار عمومی را زائل کرده وبه سرمایه اجتماعی ضربه وارد کند.
نورنیوز