نورنیوز-گروه سیاسی: پیام صلح در تراز بازدارندگی
در آخرین اظهار نظر خود، فواد ایزدی استاد دانشگاه و تحلیلگر رسانهای، از صدور پیام صلح از سوی سرلشکر محمد باقری ـ رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ـ انتقاد کرد و پوشش غیرنظامی ایشان را «نامتناسب با جایگاه نظامی» دانست. این انتقاد در حالی مطرح شد که سرلشکر باقری در چارچوب دیپلماسی دفاعی، پیامی را خطاب به کشورهای منطقه صادر کرده بود که بر سه رکن اساسی استوار بود: هشدار به مداخلهگران فرامنطقهای، دعوت به همکاری همسایگان و تأکید بر صلحِ در سایه قدرت. این ترکیبِ هشدار و دعوت، دقیقاً متن و بطن سیاست دفاعی جمهوری اسلامی در سالهای اخیر است.
بازدارندگی هوشمند؛ ترکیب قدرت و دیپلماسی
درک صحیح از مفهوم بازدارندگی، نیازمند توجه به تحولات راهبردی عصر حاضر است. در نظم امنیتی قرن بیستویکم، بازدارندگی صرفاً متکی بر توان نظامی کلاسیک نیست؛ بلکه به مؤلفههایی نظیر اعتبار سیاسی، ظرفیت دیپلماسی و توان نرمافزاری نیز وابسته است. رئیس ستاد کل، بهعنوان نماد توان نظامی جمهوری اسلامی، در جایگاهی قرار دارد که صدور پیامهای چندلایه ـ امنیتی، سیاسی، فرهنگی ـ جزئی از وظایف راهبردی اوست. چنین پیامهایی با ظرافت در فرم (مثلاً نوع پوشش یا زبان بیان) و دقت در محتوا تنظیم میشوند تا تأثیرات چندگانه و هوشمند خود را در سطوح منطقهای و بینالمللی بر جای گذارند.
چرا لباس غیرنظامی؟ پیامی برای لایه سیاسی منطقه
لباس غیرنظامی سرلشکر باقری در انتشار این پیام، صرفاً یک انتخاب صوری نبود. بلکه حامل پیامی نمادین به کشورهایی بود که در حال عبور از شکاف خصومت بهسوی همکاری امنیتی با ایران هستند. در دیپلماسی نظامی، استفاده از نمادهای نرم، بهویژه در برابر بازیگرانِ نگران از گسترش نفوذ نظامی ایران، نشانهای از تمایل به گفتوگو بدون تهدید آشکار است. این انتخاب، هوشمندانه و متناسب با شرایط منطقهای پس از عادیسازی روابط ایران و عربستان و امضای توافقات امنیتی در شورای همکاری خلیج فارس ارزیابی میشود.
سادگی تحلیلی در برابر پیچیدگی راهبردی
اظهارات فواد ایزدی، بهرغم دغدغهمندی او در دفاع از مواضع انقلابی، دچار سادهسازی مسئلهای پیچیده شد. انتقاد از ظاهر و فرم پیام، بدون تحلیل دقیق از مخاطبان منطقهای آن، اهداف راهبردی صدور پیام و اقتضائات میدان دیپلماسی دفاعی، نهتنها ناعادلانه بلکه از منظر راهبردی خطرناک است. چنین نگاهی، اگر در سطح سیاستگذاری تکرار شود، میتواند موجب واگرایی بین دستگاههای سیاسی، دفاعی و رسانهای کشور گردد. رسانه ملی وظیفه دارد در مواجهه با اینگونه نظرات، تعادل حرفهای و تحلیل راهبردی را فدای حاشیهسازی نکند.
منافع ملی در گرو صلح مقتدرانه
مبنای راهبردی جمهوری اسلامی ایران بر «صلح در سایه اقتدار» استوار است. در اندیشه دفاعی رهبر انقلاب نیز، صلحطلبی زمانی مشروع و پایدار است که از موضع قدرت و توان بازدارندگی حاصل شود. سرلشکر باقری دقیقاً در همین راستا سخن گفت. آنچه در پیام وی مشاهده شد، دعوت به نظم منطقهای مستقل، بدون مداخله آمریکا و رژیم صهیونیستی بود؛ نه مصالحه با دشمنان ملت ایران. مرزبندی با استکبار و در عین حال دست دوستی به کشورهای اسلامی منطقه، عین عقلانیت امنیتی و جزو سیاستهای کلان نظام است.
وظیفه نخبگان رسانهای؛ روشنگری یا حاشیهسازی؟
نخبگان دانشگاهی و تحلیلگران رسانهای، رسالتی فراتر از نقدهای شکلی دارند. آنان باید با درک از لایههای پنهان سیاست امنیتی، به بازسازی افکار عمومی در جهت منافع ملی کمک کنند. دکتر ایزدی میتوانست به جای انتقاد از نوع پوشش یک مقام عالی نظامی، بر محتوای پیام تمرکز کند و آن را بهعنوان فرصتی برای تقویت وحدت منطقهای و افزایش عمق استراتژیک ایران معرفی نماید. نباید فراموش کرد که در جنگ ترکیبی امروز، جنگ روایتها همپای جنگ میدانی اهمیت دارد، و تحریف هدف یک پیام راهبردی میتواند به خنثیسازی دستاوردهای دیپلماتیک بینجامد.
نورنیوز