نورنیوز - گروه اقتصادی: درست زمانی که امید به گسترش بازار صادرات کشاورزی ایران بیشتر از همیشه شده بود، صدای هشدار از مرزها بلند شد. محمولههایی از مرکبات، سیبزمینی، چای و گوجهفرنگی ایران طی سالهای اخیر در کشورهای مقصد برگشت خوردهاند. دلیل؟ استفاده از سموم خطرناک و غیرمجاز.
پرتقالهای برگشتی، چایهای مسموم
پرتقال و نارنگیهایی که راهی امارات و عمان شده بودند، به علت بالابودن باقیمانده سموم فسفره و بیتوجهی به دوره کارنس، از همان مسیر برگشت خوردند. سرنوشت مشابهی هم برای چای ایرانی در اروپا رقم خورد؛ برخی نمونهها، حاوی سموم منسوخشدهای چون DDT بودند؛ موادی که سالهاست از چرخه جهانی حذف شدهاند اما در برخی مزارع شمال کشور همچنان مصرف میشوند.
فاجعهای از مرز تا مزرعه
فاجعه محدود به این موارد نیست. سیبزمینیهایی که قرار بود به سفره مردم عراق و ترکمنستان برسند، بهخاطر قارچکشهای غیرمجاز، در مرزها یا برگشت داده شدند یا درجا معدوم. کشاورزان غرب کشور و خراسان شمالی از این ضربه اقتصادی هنوز کمر راست نکردهاند. گوجهفرنگیها هم در این صف قربانیان قرار گرفتند؛ باز هم بهخاطر باقیمانده سموم ممنوعه.
گره در زنجیره نظارت
اما چرا به اینجا رسیدیم؟ مشکل نه در خاک ایران است و نه در بذر آن. مشکل از زنجیرهای شروع میشود که از تولید و توزیع سموم آغاز شده و تا مزرعه ادامه دارد. نبود ردیابی دیجیتال، نبود نظارت سختگیرانه و حضور گسترده سموم تقلبی، صادرات ایران را به لبه پرتگاه کشانده است.
راهحلهای واقعی، نه کاغذی
کارشناسان میگویند وقت راهحلهای سطحی نیست. بازار نهادهها باید شفاف شود، زنجیره سم تا مزرعه باید قابل ردیابی باشد، کشاورزان باید آموزش ببینند و مافیای واردات و پخش سم باید به دادگاه کشیده شود. همچنین باید روشهای طبیعی مبارزه با آفات، جایگزین روشهای شیمیایی شود؛ از دشمنان طبیعی گرفته تا فناوریهای رصد هوشمند آفات.
هزینههایی فراتر از مزرعه
هزینه این بحران فقط مالی نیست. از ضربه به سلامت جامعه تا بیاعتمادی جهانی به محصولات ایرانی، همگی حاصل کوتاهی ما در مدیریت این تهدید خاموش است. اگر امروز فکری نکنیم، فردا دیگر چیزی برای صادرات نمیماند.
نورنیوز