نورنیوز-گروه فرهنگی: نوروز ۱۴۰۴، فرصتی جدید برای تلویزیون بود تا در میدان رقابت با سریالهای جدید، موفقیتهای تازهای رقم بزند. اما وقتی آمار مخاطبان منتشر شد، همه به یک نتیجه عجیب رسیدند: «پایتخت ۷» همچنان پادشاه بیچونوچرای تلویزیون ایران است. درست در حالی که مدیریت سازمان صدا و سیما با امید به تولید سریالهای نو و جذاب در پی ایجاد تغییرات بود، این سریال قدیمی و شناختهشده با فاصلهای ده برابری از رقبا، باز هم بیشترین توجه را به خود جلب کرد.
در دل یک بهار خاطرهانگیز، وقتی مخاطبان در خانههایشان کنار خانواده نشستهاند، «پایتخت ۷» تنها در ۱۲ قسمت اول ۳۲ میلیون بیننده را به تلویزیون چسباند. این رقم نه تنها رکوردی جدید برای این سریال است، بلکه نشاندهنده قدرتی است که مجموعهای با ویژگیهای خاص و شخصیتهای محبوب میتواند در دل مخاطب به وجود آورد. همان شخصیتها و موقعیتهای آشنا که همیشه باعث میشدند مردم با خنده و گریه به تماشای داستانهایشان بنشینند. «پایتخت ۷» با قدرت و شور و حالی که از خود به نمایش گذاشت، نشان داد که چیزی بیشتر از یک سریال است. این یک سفر احساسی است که به یاد مخاطبان میماند و آنها را در سالهای بعد نیز با یادآوری خاطرات شیرینش به وجد میآورد.
اما در این میان، «پایتخت ۷» خالی از نقد و نظر نبوده است. در حالی که این سریال توانسته است رکوردهای جدیدی را ثبت کند، برخی منتقدان و مخاطبان از تکراری بودن بعضی از شوخیها و کاهش ابتکارات در فضای جدید شکایت دارند. داستانپردازی سریال در برخی قسمتها به نظر میرسد که کمی از انرژی و خلاقیتهای گذشته فاصله گرفته است. تکرار بعضی از موقعیتهای قدیمی و شوخیهای مشابه باعث شده که این سریال در نگاه برخی از مخاطبان دیگر آن تازگی و جذابیت سابق را نداشته باشد. بهویژه در فضاسازیهای جدید، که انتظار میرفت فضای بیشتری از نوآوری و تغییرات به چشم بیاید، گاهی این تحولها به اندازه کافی محسوس نبودهاند و در نتیجه، «پایتخت ۷» در برخی جنبهها نتوانست نوآوریهای مورد انتظار را به نمایش بگذارد.
در سمت مقابل، رقبای جدیدی که قرار بود این غول رسانهای را به چالش بکشند، نتوانستند در این رقابت سخت و بیرحمانه پیروز شوند. «ذهن زیبا»، در ۲۰ قسمت و تلاش برای ایجاد فضایی متفاوت، تنها توانست ۱ میلیون بیننده جذب کند. این رقم در مقایسه با ۳۲ میلیون بیننده «پایتخت»، چیزی بیشتر از یک شکست تلخ به نظر نمیرسید. همچنین «مرهم»، که در ۳۰ قسمت خود را به عنوان یک سریال درام معرفی کرده بود، به ۱/۶ میلیون بیننده رسید، که خود فاصله زیادی با انتظارات سازمان و سازندگانش داشت. «قول مردونه» هم که در ۱۰ قسمت، با تنها ۳۵۰ هزار بیننده در کمرنگترین حالت ممکن شکست خورد.
این آمارها نه تنها بیانگر موفقیت «پایتخت»، بلکه نمایانگر یک واقعیت آموزنده برای تلویزیون ایران است: ناکامی در جلب توجه مخاطبان با تولیدات جدید. در حالی که تلویزیون برای جذابتر کردن محتوای خود به نوآوری و تنوع روی آورد، مخاطبان همچنان به همان تجربههای قدیمی وفادار ماندند. به نظر میرسد که مخاطب ایرانی هنوز هم بیشتر از هر چیز، دلتنگ شخصیتهای آشنای «پایتخت» است؛ شخصیتهایی که به نوعی به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شدهاند. شاید راز این موفقیت در سادگی و صمیمیت همین شخصیتها و داستانهایشان نهفته است که توانستهاند دل مخاطب را در نوروز ۱۴۰۴ بهطور ویژهای تسخیر کنند.
اما از سوی دیگر، این نتایج به نوعی هشدار به مدیران تلویزیون هم است. در دنیای امروز، جلب توجه مخاطب نه تنها به محتوای نوآورانه بلکه به ایجاد ارتباط عمیق با آنها بستگی دارد. مردم دیگر تنها به دنبال برنامهای سرگرمکننده نیستند؛ آنها به دنبال محتواهایی هستند که با زندگی و احساساتشان همخوانی داشته باشد و شخصیتهایش را از خود بدانند. سریالهایی مثل «پایتخت»، با اینکه در قالبی سادهتر و شاید تکراریتر پیش میروند، اما در اصل به همین اصول پایبند هستند.
این آمار و نتایج نه تنها موفقیت «پایتخت» را تأیید میکند، بلکه بیانگر این است که حتی در دنیای پر از تغییرات و تحولات رسانهای، قدیمیها هنوز قدرت دارند. «پایتخت»، شاید بیش از هر چیز، به تلویزیون یادآوری کرد که در رقابت برای جذب مخاطب، نوآوری باید با شناخت عمیق از نیازهای مخاطب همراستا باشد وگرنه شکست حتمی است.
نورنیوز