نورنیوز-گروه اقتصادی: نبرد تعرفهای میان آمریکا و چین، دو غول اقتصادی جهان در میانه سال ۲۰۲۵ به مرحلهای بیسابقه رسیده است. تصمیم اخیر پکن مبنی بر افزایش چشمگیر تعرفه واردات کالاهای آمریکایی از ۳۴ به ۸۴ درصد که از فردا پنجشنبه اجرا خواهد شد، واکنشی قاطع به سیاستهای تجاری سفت و سخت کاخ سفید است. این اقدام نهتنها روابط اقتصادی دو کشور را متأثر میسازد، بلکه بازارهای جهانی را با تهدیدات گستردهای روبهرو میکند. در کنار این تقابل تجاری، تهدیدات ترامپ علیه ایران و منازعه در خصوص برنامه هستهای تهران، بیثباتیهای جدیدی را در غرب آسیا و بازار جهانی انرژی ایجاد کرده است.
اقتصاد جهانی تحت فشار تعرفهها
ایالات متحده آمریکا، بهعنوان بزرگترین اقتصاد دنیا، و چین بهعنوان دومین اقتصاد برتر جهان، مجموعاً سهمی فراتر از ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارند. در چنین وضعیتی، هرگونه تنش تجاری میان این دو کشور میتواند تاثیرات گستردهای بر بازارهای مالی جهانی داشته باشد. افزایش بیسابقه تعرفهها از سوی چین، پیامی قاطع به ایالات متحده است که دوران انفعال پکن در برابر فشارهای تعرفهای به پایان رسیده است. این جنگ تعرفهای علاوه بر آسیبهای اقتصادی مستقیم، با تقویت بیثباتی در منطقه غرب آسیا، بهویژه در زمینه تهدیدات آمریکا علیه ایران، به بحرانهای جهانی دامن میزند.
ترامپ و سیاستهای تعرفهای: بازی با آتش
در واقع، راهبرد تعرفهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا که اعلام کرده «هرگز در تصمیم خود برای اعمال تعرفهها عقبنشینی نخواهد کرد»، بازی با آتش است. چنین موضعی بهجای ترغیب چین به بازگشت به میز مذاکره، در عمل باعث تشدید رویکرد تقابلی پکن شده است. با افزایش ۵۰ واحد درصدی تعرفه واردات کالاهای آمریکایی، چین نشان داده که تعرفهها را بهعنوان ابزاری راهبردی برای اعمال فشار متقابل استفاده میکند. این اقدام، همراه با فشارهای اقتصادی آمریکا بر ایران و تهدید به استفاده از نیروی نظامی، بحرانهای جهانی و چالشهای جدید در بازار انرژی را رقم میزند.
پیامدهای منفی برای بازارهای جهانی
افزایش فوری تعرفهها در چین و واکنش منفی بازارهای سرمایه، زنگ خطر تازهای را برای اقتصاد جهانی به صدا درآورده است. در شرایطی که بازارها هنوز از بحرانهای بانکی و نوسانات انرژی عبور نکردهاند، این جنگ تعرفهای میتواند شوکی مضاعف به رشد اقتصادی جهانی وارد کرده و رکود گستردهای را بهدنبال داشته باشد. تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران میتواند در کنار بحران تجاری، موج جدیدی از بیاعتمادی و بیثباتی در بازارهای جهانی، بهویژه در حوزه انرژی، ایجاد کند.
هزینههای اقتصادی این جنگ برای کشورهای در حال توسعه
برخی تحلیلگران بر این باورند که این نزاع بخشی از فرآیند بازتوزیع قدرت در نظام اقتصاد جهانی است، اما در عمل، کشورهای در حال توسعه و بازارهای نوظهور بیشترین هزینه را میپردازند. افزایش هزینه واردات، محدود شدن زنجیرههای تأمین، و بیثباتی در نرخ ارز و سرمایهگذاری، از مهمترین تبعات این بحران برای کشورهای دیگر است. تهدیدات آمریکا علیه ایران بهعنوان یک عامل بیثباتکننده، بهویژه در زمینه بازار انرژی و امنیت جهانی، اثرات عمیقی خواهد داشت.
چین و راهبرد جدید در جنگ اقتصادی
از منظر راهبردی، چین با هدف افزایش هزینههای اقتصادی برای آمریکا، وارد فاز بازدارندگی اقتصادی شده است. در حال حاضر، چین در حال آزمودن الگوهای جدیدی از جنگ اقتصادی است که دیگر به صادرات فولاد یا محصولات فناورانه محدود نمیشود. بلکه، این جنگ اقتصادی بهطور کلی در حال بازتعریف قواعد تجارت جهانی است. چین با این رویکرد قصد دارد وابستگی خود را به بازار آمریکا کاهش دهد و در عین حال هزینههای اقتصادی ایالات متحده را افزایش دهد.
رویکرد حمایتگرایانه آمریکا و آینده نامعلوم جنگ تعرفهها
سیاستگذاران آمریکایی نیز تلاش دارند تا با تکیه بر رویکرد حمایتگرایانه، تولید داخلی را تقویت کنند و چین را به پذیرش قواعد جدید تجارت جهانی وادار سازند. اما این تقابل، به نظر نمیرسد که دارای یک برنده قطعی باشد. افزایش تعرفهها، کاهش شاخصهای سهام، تزلزل در بازارهای نفت و طلا، و نگرانیهای سرمایهگذاران همگی نشان میدهند که این جنگ تجاری ممکن است به رکود جهانی منجر شود.
ضرورت دیپلماسی اقتصادی و خروج از بنبست
در چنین شرایطی، جامعه جهانی نیازمند چارچوب گفتوگو محور برای مدیریت اختلافات تجاری است. بازتعریف نقش سازمان تجارت جهانی یا ایجاد نهادهای جدید میتواند گامی برای حل این بنبست باشد. در غیر این صورت، رقابت اقتصادی میان آمریکا و چین ممکن است بهسوی نبرد فرسایشی کشیده شود و چشمانداز رشد جهانی را تیره کند.
نیاز به دیپلماسی برای کاهش آسیبها
ادامه مسیر جنگ تعرفهها نه تنها تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را متضرر میکند، بلکه پویایی اقتصاد جهانی را با تهدیدات جدی روبهرو میسازد. عواقب این جنگ تجاری برای کشورهای وابسته به صادرات و واردات مواد خام بسیار سنگین خواهد بود. بازگشت به دیپلماسی اقتصادی و تلاش برای کاهش تنشها، بیش از هر زمان دیگری، ضروری به نظر میرسد.
نورنیوز