نورنیوز-گروه فرهنگی: پایتخت ۷ با گذشت ده قسمت، هنوز به نقطهای نرسیده که بتوان آن را ادامهای شایسته برای مجموعهای دانست که سالها نبض مخاطب را در دست داشت. قصهای که باید با ریتمی پویا و پرتعلیق پیش برود، در این فصل با افتی چشمگیر مواجه شده و ورود بهتاش در قسمت دهم، گرچه یک شوک تازه به داستان وارد کرده، اما نمیتواند ضعفهای روایی آن را بهطور کامل پوشش دهد. در حالی که این شخصیت همواره یکی از عناصر جذاب سریال بوده، تأخیر در حضور او باعث شده که بخش زیادی از داستان بدون درگیریهای همیشگی و کشمکشهای مورد انتظار سپری شود. با این حال، نمیتوان منکر آن شد که پایتخت، حتی در روزهای ضعف خود، همچنان ویژگیهایی دارد که آن را از دیگر سریالهای همردهاش متمایز میکند.
عنصر خانواده، از ابتدا تا کنون، نقطه قوت اصلی پایتخت بوده است. در میان تمام ماجراهای ریز و درشت، این مجموعه همواره بر همبستگی میان اعضای یک خانواده ایرانی تأکید کرده است. درگیریهای نقی با اطرافیان، تلاش هما برای حفظ تعادل، شیطنتهای بهتاش و ماجراجوییهای ارسطو، همگی در کنار یکدیگر تصویر آشنایی از خانوادهای واقعی را ساختهاند که در هر شرایطی، پشتیبان یکدیگرند. این نمایش صمیمیت و وابستگی خانوادگی، همان چیزی است که مخاطب را پای تلویزیون نگه میدارد، حتی اگر داستان دچار ضعفهایی باشد.
یکی از مؤلفههای مهم در پایتخت، نمایش غیرت و اصالت مرد ایرانی است. شخصیتهایی مانند نقی، بهبود و حتی بهتاش، در کنار تمام اشتباهات و تصمیمات نادرستشان، در مواقع حساس، پایبند به ارزشهای خانوادگی هستند. سکانسهایی مانند خداحافظی خواستگار تاجیکستانی یا واکنشهای نقی در برابر چالشهای زندگی، به خوبی این مفهوم را نشان میدهند. در کنار آن، جایگاه زنان در این مجموعه نیز قابل توجه است. هما، به عنوان نقطه تعادل خانواده، همواره نقشی کلیدی در مدیریت بحرانها داشته و بدون آنکه در تقابل با سنتهای خانوادگی قرار گیرد، توانسته شخصیت زنی قدرتمند و تصمیمگیرنده را به نمایش بگذارد.
پایتخت همچنین همیشه زبان تندی در نقدهای اجتماعی خود داشته، اما این نقدها را با طنزی هوشمندانه ارائه داده است. در این فصل نیز، گرچه قصه پرتعلیق و پویایی وجود ندارد، اما هنوز هم لحظاتی دیده میشود که مخاطب را به فکر فرو میبرد. ماجرای سمعک نقی و بیصداقتی او، هجو برخی رفتارهای نمایشی مانند تحویل زمین توسط هیئت کشتی، و حتی پرداختن به موضوع فرزندخواندگی و مهربانی با کودکان بیسرپرست، از جمله نکاتی هستند که نشان میدهند پایتخت هنوز هم دغدغههای اجتماعی دارد. اما نبود یک قصه منسجم و کشمکشهای جدی، باعث شده که این پیامها آنچنان که باید، تأثیرگذار نباشند.
ورود بهتاش در قسمت دهم، قطعاً میتواند تنشی تازه به داستان اضافه کند، اما آیا این کافی است؟ واقعیت این است که پایتخت ۷ از همان ابتدا باید با ریتمی تندتر و پراتفاقتر پیش میرفت. مخاطبی که سالها با نقی، ارسطو، بهتاش و دیگران زندگی کرده، انتظار دارد که داستانی جذاب، پرکشش و پر از موقعیتهای غیرمنتظره را ببیند. حالا که بهتاش بازگشته، شاید فرصتی برای جبران این کمبودها فراهم شود، اما اگر در ادامه نیز روایت داستانی همین روند کند و بیحادثه را طی کند، ممکن است این فصل در مقایسه با فصول گذشته، کمرنگتر و کماثرتر در ذهن مخاطب باقی بماند. حال باید دید که آیا سازندگان، از این فرصت برای جان بخشیدن به قصه استفاده خواهند کرد یا خیر.
نورنیوز