نور نیوز-گروه سیاسی: همزمان با سقوط نظام حاکم بر سوریه و روند تحولات سریع در این کشور، از نکات قابل توجه رویکرد کشورهای غربی به این فرایند است که اساس و محور آن را نیز ادعای ناتوانی ایران و روسیه در حمایت از متحدانشان و نیز از دست دادن موقعیت منطقهای این کشورها و در نهایت نیز ادعای رویکرد آنها به مذ اکره با شورشیان را مطرح کردهاند. در همین راستا بلینکن وزیر خارجه ایالات متحده مدعی شده است که که تن ندادن رژیم بشار اسد به مشارکت سیاسی و اتکای این رژیم به «حمایت وحشیانه» ایران و روسیه در نهایت منجر به فروپاشی این حکومت شد.
«جان فاینر» معاون مشاور امنیت ملی در گفتگو با شبکه خبری سی ان ان آمریکا ادعا کرد: «حامیان اصلی اسد، روسها و ایرانیها، کاملاً غافلگیر شدند، اما این فقط یک اشتباه و یک تصادف نبود. سقوط حکومت بشار اسد در سوریه نشاندهنده تضعیف روسیه و ایران است و هر دو کشور «دیگر نمیتوانند حمایتی را که آن حکومت، برای بقای نیاز داشت، ارائه دهند».
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، گفت ایران و روسیه به عنوان حامیان بشار اسد، علاقهای به ادامه حمایت از او نداشتند و اسد فرار کرد. او که قرار است در ۲۰ ژانویه به مقام ریاستجمهوری برسد، افزود که روسیه و ایران، دو حامی اصلی اسد، «در حال حاضر در وضعیت ضعیفی قرار دارند؛ یکی به دلیل اوکراین و اقتصاد ضعیف، و دیگری به دلیل اسرائیل و موفقیتهای نظامی آن.» کایا کالاس رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پستی در شبکه ایکس نوشت: «تحولات سوریه نشاندهنده ضعف حامیان اسد یعنی جمهوری اسلامی ایران و روسیه بوده است.» مارک روته، دبیرکل ناتو مدعی شد فرایند سقوط بشار اسد، حاکم سوریه، نمونهای از خودخواهی حاکمان در مسکو و تهران است. او در بروکسل گفت: «روسیه و ایران حامیان اصلی رژیم اسد بودند و در جنایاتی که علیه مردم سوریه صورت گرفت، سهیم هستند.» .قابل توجه آنکه در یک جوسازی خبری، خبرگزاری رویترز از قول آنچه یک مقام ارشد ایران نامیده از "تماس مستقیم" جمهوری اسلامی با شورشیان سوریه خبر داد.
این ادعاها علیه ایران در حالی مطرح میشود که در باب هدفگذاری چنین رفتارهای دروغ پردازانه و جوسازیها چند ترفند قابل توجه است. نخست سیاست متهم سازی ایران و روسیه به مشارکت در آنچه جنایت نظام حاکم بر سوریه مینامند تشکیل میدهد که تقارن ادعاها با انتشار اخبار و گزارشهای متعدد با ضریب بالا در فضای رسانهای بویژه عرضه مجازی با محوریت آنچه زندانیان سیاهچالها مینامند و داستانها و روایتهای احساسی در باب آنها مطرح میسازند تقویت کننده این خط رسانهای و تبلیغاتی غرب است که با الگوی متهم سازی صورت میگیرد. حلقه تکمیلی این رویه را میتواند بیانیه تروئیکای اروپایی در باب میزان غنی سازی 60 درصد ایران تشکیل میدهد. غربیها در چارچوب متهم سازی ایران و روسیه به خیانت و دست کشیدن از متحدانشان و نیز اتحادشان با تروریستها و شورشیان ادعای رویکرد این کشورها به مذاکره با شورشیان را مطرح کردهاند در حالی که همزمان نیز عنوان میکنند که گروههایی همچون تحریر الشام با داعش ارتباط دارند.
دوم سیاست تحقیر سازی است بگونهای که غرب برآن است تا چنان وانمود سازد که ایران و روسیه توان و اراده حمایت از متحدان خود را ندارند و هر کس که در کنار آنها قرار گیرد در نهایت نابود خواهد شد. این رویکرد تحقیرآمیز در حالی است که آنها هیچ اشارهای به سرنوشت افرادی همچون صدام حسین، مبارک، علی عبدالله صالح، اشرف غنی و... که تحت حمایت غرب بودند اما سرنوشتشان سرنگونی و بعضا مرگ در ذلت بوده نمیکنند.
سوم سناریوی نمایش چهرهای فاتح از غرب در برابر ایران و روسیه به عنوان محور مقابله با یک جانبه گرایی غربی است. آنها برآنند تا چنان نشان دهند که سقوط نظام سوریه، فروپاشی آخرین پایگاه و موقعیت ایران و روسیه در جهان بوده و آنها دیگر توان ایفای نقش جهانی را ندارند.
غربیها با این سناریو نویسیها چند هدف را دنبال میکنند از جمله: اولا زمینه سازی برای توجیه اقدامات و طراحیهای خصمانه آینده علیه ایران و روسیه با سناریوی متهم سازی که میتواند شامل تحریمها و حتی تهدیدات امنیتی و اجتماعی باشد در عین آنکه همزمان با سناریوی تحقیر سازی برآنند تا مقاومت و تاب آوری جامعه و بعضا مسئولان را در برابر تهدیدات کاهش داده تا به زعم خویش بتوانند زیاده خواهیهای خود را تحمیل نمایند در حالی که انسجام ملی و همگرایی ملی در این کشورها تاکنون این سیاستهای را با شکست مواجه کرده است.
ثانیا تضعیف روحیه مقاومت در منطقه از حزب الله لبنان گرفته تا غزه، عراق و یمن و... و به زعم خویش تسلیم سازی آنها درمعادله خاورمیانه جدید صهیونیستی – آمریکایی چنانکه نماینده آمریکا در امور لبنان نیز ادعا کرده است که تحولات سوریه تضعیف حزب الله و تغییر در معادلات لبنان را میتواند به همراه داشته باشد. غرب در عین حال سعی دارد تا با دروغ پردازی و اتهام زنی و البته تحقیر سازی به توجیه حملات جدید رژیم صهیونیستی با حمایت غرب به کشورها منطقه و حتی تشدید جنایات در غزه بپردازد.
ثالثا این روزها از یک سو آمریکاییها به دنبال تثبیت بیشتر مواضع اشغالگرایانه در سوریه با ادعای مقابله با داعش و سلاحهای شیمیایی هستند و از سوی دیگر نیز رژیم صهیونیستی در حال اشغال گری از جولان و قنطره و نیز ویران سازی زیرساختهای نظامی و اقتصادی سوریه می باشد تا در کنار دستاورد سازی برای نتانیاهوی در استانه محاکمه، ابعاد جدیدی از طراحی برای نابودی منطقه را اجرایی سازد در حالی که همزمان نیز این اشغالگریها بهانهای برای فشار بر کشورهای عربی جهت سازش جدید با این رژیم میتواند باشد. در عین حال صهیونیستها برآنند تا بحران در سوریه را استمرار دهند تا مانع از خطر به قدرت رسیدن جریانهای اخوانی نزدیک به حماس در سوریه گردند چرا که شواهد امر نشان میدهد که آمریکا و صهیونیستها احتمالا در بازی ترکیه گرفتار آمده و تشکلاتی همچون تحریر الشام و مخالفان نظام سوریه که در استانه به قدرت رسیدن هستند پیرو اسلام سیاسی اخوانی هستند که میتواند زمینه ساز پیوند بیشتر سوریه با حماس گردد. غربیها با برجسته سازی نام ایران و سوریه در کنار مسائل حاشیهای و غیر مستند نظیر زندانهای سوریه به دنبال انحراف افکار عمومی از اشغالگریهای و جنایات صهیونیستها و آمریکاییها در سوریه هستند. این سیاست بازی زمانی اشکارتر میشود که گزارشها نشان میدهد نظامیان صهیونیست متجاوز از جنوب به خاک سوریه به حدود ۲۵ کیلومتری جنوب غرب شهر دمشق رسیدهاند. منابع رسانهای از ترور یک شیمیدان برجسته سوری در خانهای در دمشق خبر دادند. شبکه العهد عراق در این باره گزارش داد که دکتر «حمدی اسماعیل ندی» شیمیدان آلی توسط افراد ناشناس در خانهاش در دمشق ترور شد. منابع رسانهای عربی در این باره گزارش دادند که حمدی اسماعیل یک شیمیدان برجسته در زمینه تولید داروهای ارگانیک در صنعت داروسازی سوریه بود.
رابعا رفتار شناسی غربیها نشان میدهد که آنها برآنند تا دور جدیدی از جنگ افروزی در اوکراین را به راه اندازند در حالی که بهانه آنها را نیز تضعیف ایران و روسیه و نزدیک بودن پیروزی تشکیل میدهد. در روزهای اخیر سران اروپا و آمریکا از اختصاص میلیاردها دلار کمک نظامی جدید به اوکراین خبر دادهاد و ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهور اوکراین پیشنهاد استقرار نیروهای خارجی در اوکراین تا زمان پیوستن این کشور به ائتلاف نظامی ناتو را مطرح کرد. همچنین رئیسجمهور اوکراین درخواست ترامپ رئیسجمهور منتخب آمریکا برای آتشبس فوری و آغاز مذاکرات صلح میان کییف و مسکو را رد کرد. غربیها با بازی در پرونده سوریه و جوسازیها و دروغ پراکنی در قبال ایران و روسیه برآنند تا رضایت افکار عمومی غرب برای تشدید جنگ اوکراین را جلب نمایند.
با توجه به این مولفهها میتوان گفت که ادعاهای غرب در قبال ایران و روسیه از یک سو در قالب اقدامات و طراحیهای خصمانه مستقیم علیه این دو کشور است و از سوی دیگر نیز برانند تا از این دروغ پراکنی برای توجیه و استمرار دخالتهای بحرانسازی رژیم صهیونیستی و حامیانش در منطقه بهره گیرند در حالی که همزمان نیز سناریوی جهانی مبنی بر ادامه جنگ اوکراین و نمایش شکست چند جانبه گرایی جهانی در برابر یک جانبه گرایی غربی را به نمایش گذارند تا به زعم خویش سطوری از پیروزی را در کارنامه سراسر شکست بایدن در استامه ترک کاخ سفید ثبت نمایند. این فرایندها در حالی است که از یک سو روند تحولات و ترکیب ساختار احتمالی حاکم بر سوریه بحرانهای گستردهتر برای صهیونیستها و امریکا در سوریه و منطقه را نشان میدهد و از سوی دیگر نیز ظرفیتهای داخلی و جهانی ایران و روسیه چنان است که تحولاتی همچون سوریه نمیتواند تاثیرات چندانی در آن داشته باشد و در آیندهای نزدیک مشخص خواهد شد که وزن صهیونیستها و حامیانش چنان نیست که بتواند تحقق بخش رویاهای آنها در نظم نوین غرب آسیا و صحنه جهانی باشد.
نورنیوز