نورنیوز-گروه سیاسی: تکرار مکرر ادعاها و زیادهخواهیها، آنها را قابل اجرا و تأمین نخواهد کرد؛ اما آیا تروئیکای اروپایی این گزاره را همچنان در دستور تصمیمات و اقدامات خود دارند یا تکرار آن صرفا به منظور برهم زدن بازی و آغار دور تازهای از بیتعهدی در تعهدات خود است؟ شواهد نشان میدهد، گزینه دوم به واقعیت نزدیکتر است.
فرانسه، آلمان و انگلیس روز دوشنبه ۲۰ آذرماه در بیانیهای، دور تازهای از ادعاهای خود علیه برنامه هستهای ایران را به استناد گزارش تازه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این شرح تکرار کردهاند که:
الف) افزایش قابلتوجه میزان تولید اورانیوم غنیشده تا خلوص ۶۰ درصد در تاسیسات زیرزمینی فردو را محکوم میکنیم.
ب) بسیار نگران هستیم که ایران تعداد سانتریفیوژهای در حال استفاده را افزایش داده و مقدمات نصب زیرساختهای غنی سازی اضافی را آغاز کرده است. این امر ظرفیت غنی سازی در ایران را افزایش داده است.
پ) بر تعهد خود به گفت وگو و رفتار سازنده با ایران تاکید میکنیم.
ت)اقدامات ایران برجام را بیش از پیش توخالی کرده و ذخایر اورانیوم غنی شده این کشور را درحالی افزایش خواهد داد که هیچ توجیه غیرنظامی معتبری ندارد. این اقدام همچنین پیش از آن صورت گرفته که آژانس بتواند اقدامات پادمانی اضافی لازم را اجرا کند.
ث)ما قویاً از ایران میخواهیم که این گامها را به عقب برگرداند و فوراً تشدید تنش هستهای خود را متوقف کند.
این ادعاها با پاسخ محکم و قاطعانه جمهوری اسلامی ایران روبرو شده و امیرسعید ایروانی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل متحد در نامه به دبیر کل و رئیس شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتهامات تروئیکای اروپا علیه کشورمان در خصوص قطعنامه ۲۲۳۱ و عدم پایبندی تهران به تعهدات خود ذیل برجام را رد کرده است. در نامه ایروانی میتوان چهار اصل اساسی سیاست هستهای ایران را مورد توجه قرار داد.
۱-مقصر کیست؟
ایروانی در بخشی از نامه خود به دبیرکل سازمان ملل آورده است: «هرگونه ادعا در مورد اجرای تعهدات ایران تحت برجام، هنگامی که خارج از چارچوب خروج کامل ایالات متحده مورد بحث قرار گیرد، اساساً اشتباه است». واقعیت نهفته دراین بخش از نامه ایروانی، این است که در توافق میان ایران و غرب، آنکه بر سر پیمان نمانده غرب است. اولین ناقض این تعهد دونالد ترامپ بوده و دولتهای اروپایی هم یا خواسته در میدان او بازی کردند و به تعهدات خود عمل نکردند یا ناخواسته و از سرجبر؛ که در هر دو حالت متضرر اصلی آن جمهوری اسلامی ایران بوده است.
انکار این عهدشکنی و روایتسازی از رویدادهای پسینی، مانند روایت تاریخ از یک نفطه مشخص و دلخواه است، بیآنکه درباره رویدادهای پیش از آن سخنی گفته شود. برجام به عنوان یکی از مهمترین توافقات ایران و غرب اگر امروز توخالی به نظر میرسد، نه ایران که اروپا و آمریکا مقصر اصلی آن است. خروج آمریکا از این توافق سرآغاز خالی شدن آن از اعتبار بود و اکنون لحن طلبکارانه اروپا درباره این توافق بیش و پیش از آنکه قابل تامل باشد، مضحک است.
واکنش اروپا درحالی است که یکی از اصلی ترین دلایل پیچیده شدن روابط ایران و اروپا، بی عملی این کشورها در اجرای تعهداتشان در توافق برجام بوده است. پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) تعهداتی برای جبران آثار خروج آمریکا پذیرفتند، اما به دلیل عدم اجرای تعهدات اقتصادی و سیاسی خود، در عمل از فرصتی که ایران در اختیار آنها گذاشت استفاده نکردند.
۲-ایران، آژانس و سه دهه همکاری گسترده
ایروانی در بخش دیگری از نامه خود بار دیگر تصریح کرده است که ایران تاکنون تحت شدیدترین اقدامات راستیآزمایی و نظارت آژانس قرار داشته است. این واقعیتی است که تقریبا در تمام گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران تصریح شده است و تهران تمام این اقدامات و فعالیتها را با اطلاع آژانس انجام داده و در این رابطه هم همیشه یک اصل بدیهی داشته است؛ تعهد در برابر تعهد. اینکه غرب و اروپا ایران را به عدم پایبندی به توافقات خود متهم میکنند مضحک است از آن رو که تهران تا پیش از خروج ترامپ از برجام بیشترین همکاری و گستردهترین نظارتها را داشته و پذیرفته بود و با مراجعه به آرشیو خبری بین سالهای ۹۴ تا ۹۸ میتوان گستردگی این همکاریها را مشاهده کرد. یکی از تازهترین ابداعات آژانس در قالب دوربین برای نخستین بار در مراکز هستهای ایران نصب شد که شاهدی بر این مدعاست.
تا پیش از خروج آمریکا از برجام تمام گزارشهای ماهانه و سالانه آژانس بر این همکاری تصریح داشتند. آنکه ورق همکاری ایران و این نهاد بینالمللی را برگرداند، نه ایران که بیعملی غرب بود. تصور اینکه آمریکا از برجام خارج شود، اروپا هم اقدامی عملی در راستای عمل به تعهدات خود انجام ندهد و تهران همچنان چشم به راه عمل به وعدهها بماند؛ تصور خامی بود که با تصویب قانون اقدام راهبردی شکسته شد و تهران فعالیتهای هستهای خود را افزایش داد و برخی از تعهدات برجامی و البته فراپادمانی خود را کنار گذاشت. ایران حتی تا پیش از آخرین قطعنامه آژانس درباره فعالیتهای هستهای خود بازهم در همراهی با این نهاد اعلام آمادگی کرد.
در سفراخیر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران، که پیش از نشست شورای حکام انجام شد، طرفین برای جلوگیری از ایجاد تنش در روابط میان ایران و آژانس توافقات سازنده ای داشتند اما کشورهای اروپایی با حمایت آمریکا در آخرین نشست فصلی آژانس بینالمللی انرژی که روز چهارشنبه ۲۰ نوامبر ( ۳۰ آبان) در وین برگزار شد، نسبت به ارائه قطعنامهای ضد ایرانی به آژانس اقدام کردند و قطعنامه در فضایی غیر اجماعی علیه ایران به تصویب رسید.
تصویب این قطعنامه نشان داد که شورای حکام آژانس برخلاف ادعاهای خود، چندان در پی راه مسالمتآمیز نیست. بنابراین ایران هم در پاسخ به این اقدام، نصب سانتریفیوژهای جدید و افزایش ظرفیت غنیسازی اورانیوم را در دستور کار قرار داد. این اقدامات در چارچوب حقوق مشروع ایران برای مقابله با نقض تعهدات طرف مقابل صورت پذیرفت و گزارش آن به آژانس ارائه شد. مجموعه اقدامات انجام شده از سوی ایران در واکنش به نقض تعهدات طرف مقابل در چارچوب استفاده از حقوق برجامی صورت پذیرفت و کاملا قانونی بود با این همه در مسیر کاستن از تنش، معاونان وزیر امور خارجه ایران روزهای ۱۰ و ۱۱ آبان ماه با معاونین وزرای خارجه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه در ژنو پشت میز گفتوگو نشستند تا شاید راهی برای عبور کم هزینه از شرایط موجود یافت شود. این چارهجویی اما به نظر میرسد چندان از سه کشور اروپایی دنبال نمیشود.
۳-زبان تهدید کارساز نبوده و نخواهد بود
«هرگونه تهدید به اجرای مکانیسم ماشه نه تنها سازنده نیست، بلکه با واکنش قاطع ایران مواجه خواهد شد». این جمله را میتوان مهمترین بخش از نامه ایروانی به تروییکای اروپایی دانست. بر اساس بند غروب مندرج در برنامه جامع اقدام مشترک، در اکتبر سال ۲۰۲۵ محدودیتهای هستهای وضع شده در این برنامه برداشته و شرایط ایران عادی خواهد شد. غروب این تحریمها اکنون به یکی از نگرانیهای غرب تبدیل شده و با ترفندهای مختلف برای خنثیسازی این بند مهم از برجام تلاش می کنند که یکی از آنها تهدید ایران به اجرای مکانیسم ماشه است. اروپا در صورتی که از مکانیسم ماشه استفاده کند عملا پای در مسیری گذارده که تنها به افزایش تنشها منجر خواهد شد.
مکانیسم ماشه یا هر اقدام دیگری که جمهوری اسلامی ایران را از حقوق قانونی مندرج در برجام محروم سازد با قاطعانهترین واکنش تهران روبرو میشود و راه رفته در این مدت باید به طرفهای غربی این نشانی را بدهد که تهران در این زمینه قاطع، صریح و سریع است. واقعیت امروز روابط ایران و غرب در موضوع هستهای آن است که آمریکا و کشورهای اروپایی که با بدعهدی و بی عملی توافقنامه برجام را به محاق بردند، اکنون با بهانه گیری های واهی و طرح موضوعات غیر واقعی قصد دارند با ریاکاری و فریب افکارعمومی زمینه عدم اجرای مهمترین بخش برجام یعنی "بند غروب" را فراهم کنند اما جمهوری اسلامی ایران به واسطه سالها ارتباط با این دولتها به خوبی میداند که تمام ادعاهای اعلامی در مسیر بازگرداندن دوباره ایران به دستور کار شورای امنیت ، آغاز دور باطلی است که پیش از این تجربه شده و نتیجه بخش نبوده است.
ایران برنامه هستهای خود را در چارچوب حقوق بینالمللی و بر اساس تعهدات متقابل دنبال میکند و از این روهرگونه فشار و تهدید، از جمله تهدید به اجرای مکانیسم ماشه، تنها تنشها را تشدید کرده و روند دیپلماسی را پیچیدهتر خواهد کرد و در نهایت این تروئیکای اروپا هستند که باید بهجای اتخاذ سیاستهای غیرسازنده، رویکردی واقعبینانه و متعهدانه در پیش گیرند تا زمینه برای احیای توافقات فراهم شود.
نورنیوز