نورنیوز-گروه بین الملل: حمایت ضعیف روسها از اسد که مهمترین قدرت خارجی این روزها در سوریه محسوب میشود، تاکنون فقط در حد حملههای هوایی محدود و کم اثر بوده است بهطوری که برخی شنیدهها حاکی از خیانت پشت پرده روسها و معامله کارت سوریه توسط آنها را دارد.
پیشروی سریع گروه تروریستی تحریرالشام که پدیده این روزهای سوریه نام گرفته و همه نگاهها را به سوی خود جلب کرده است با صحنهگردانی ترکیه و حمایت امریکا و اسراییل در پشت پرده نه از قدرت آنها که بیشتر از ضعف ارتش اسد است؛ ارتشی بدون انگیزه و بدون عرق ملی که جاده صافکن تحریرالشام شده است و بدون کوچکترین مقاومتی فرار را بر قرار ترجیح داده و شهرهای مهم سوریه را یکی پس از دیگری دو دستی به تروریستها تقدیم میکند.
رفتار نامتعارف ارتش سوریه آنقدر غیرمسوولانه و مشکوک است که پایگاه خبری اکسیوس نیز اعتراف کرده است که ارتش سوریه نمیجنگد. اما چیز دیگری که بیشتر از سمت تروریستهای تحریرالشام که از فرقههای منفصل شده داعش است خودنمایی میکند، نوع رفتار این گروه تروریستی است که با خلافت داعش تا حد زیادی تضاد دارد.
در خلافت نخست داعش که سرزمین بسیار گستردهتری از وضع کنونی تحریرالشام را تصرف کرده بود رفتارهای وحشیانه، سربریدنها و زنده زنده سوزاندن شهروندان و اسیران وحشتی در کل جهان به وجود آورد که همین عامل یکی از عوامل دولت مستعجل آنها شد و به سرعت به گورستان تاریخ پیوستند. در حالی که اکنون تحریرالشام رفتاری بسیار محتاطانه و به ظاهر مسوولانه با شهروندان دارد. بعد از تصرف شهرها زندانیان را آزاد و به سرعت نیروهای نظامی خود را از شهرها خارج کرده تا مردم زندگی عادی خود را بدون ترس از مواجهه با نظامیان از سر بگیرند و با این کار خود درصدد استحکام دولت نوپای خود برآمده بهطوری که حتی برخی از پرسنل ارتش سوریه به آنها پیوستهاند.
جمله «آمدهایم تا بمانیم» برای ما یادآور خاطرات بسیار تلخی از تجاوز رژیم بعث صدام به کشور عزیزمان دارد و حالا این شعار به نوعی دیگر و در عمل در حال رخ دادن علیه یکی از مهمترین متحدین منطقهای ماست. آنها با رفتارشان میگویند «آمدهاند تا بمانند». از دست دادن سوریه برای ایران به منزله از دست دادن حزبالله و محاصره آن توسط اسراییل است. در اینکه جولانی مهره امریکا و اسراییل است و ماموریت دارد منطقه را به آشوب بکشاند و نقشه غرب آسیا را در موازات اهداف شوم اسراییل پیش ببرد تردیدی وجود ندارد.
بعد از سقوط اسد و محاصره حزبالله حمله بعدی اسراییل شاید از لبنان غزهای دیگر بسازد. لبنانی بدون پشتوانه و حامی و تنها در برابر رژیمی اشغالگر تا دندان مسلح که از جانب امریکا چک سفید امضا برای انواع فجایع و نسلکشیهای خود گرفته و جولانی ماموریت دارد که مقدمات این فجایع را برای گولانیهای اسراییل فراهم کند.
لحن ملایم کنونی جولانی به ایران که گفته است اگر ایران در ازای باقی ماندن برخی منافع در کنار مردم باشد (شما بخوانید در کنار ما) میتواند با سوریه روابط راهبردی داشته باشد حکایت از هوشیاری وی برای وارد نشدن ایران در کارزار سوریه است چون میداند که در آن صورت تکرار سرنوشت داعش برای آنها دور از دسترس نخواهد بود.
اینکه تاکنون ایران به رغم وضع بسیار حساس منطقه و احتمال از دست دادن بازوهای منطقهای خود، وارد کارزار سوریه نشده است از جانب برخی قدرناشناسی اسد در قبال ایران تعبیر و از جانب برخی دیگر از سیاسیون داخلی نیز همراهی نکردن ارتش اسد بوده است، چرا که اعتقاد دارند ما نمیتوانیم به تنهایی بار جنگ را به دوش کشیده و برای کشوری که ارتش خودش تمایلی به جنگیدن ندارد و هواپیمای رییسجمهورش به جای تهران در کرملین فرود میآید، بجنگیم و بعد از توفان به حاشیه برویم.
به هرحال برای گرفتن تصمیم درست در این روزهای حساس و شکننده وقت زیادی نداریم. فقط دعا کنیم که بهترین تصمیم را بگیریم و در آینده هزینه مضاعفی برای تعلل تصمیمگیری این روزها نپردازیم.
*روزنامهنگار