نورنیوز-گروه بینالملل: سکوت مرگبار سازمانهای بینالمللی علیه جنایات رژیم صهیونیستی از نوامبر سال گذشته تا به امروز، آرام آرام در حال شکستن است و امروز دفتر حقوق بشر سازمان ملل اعلام میکند که ۷۰ درصد کشتهشدگان جنگ غزه، زنان و کودکان هستند، اعترافی که از منظر حقوق بینالملل نباید معنایی جز نسلکشی داشته باشد اما همچنان صورت میگیرد و عامل جنایت نه تنها بازخواست و تنبیه نمیشود بلکه مورد تشویقهای دلاری و سلاحی هم قرار میگیرد. آمارهای ذکر شده در این گزارش، کمیت آنچیزی است که در این نسلکشی به ثبت رسیده اما کیفیت رنجی که مردم غزه در یکسال گذشته تحمل کردهاند قابل ارزیابی با هیچ عدد ورقمی نیست.
گزارش جدید دفتر حقوق بشر سازمان ملل چه میگوید؟
دفتر حقوق بشر سازمان ملل دورهای ۶ ماه از رنج رفته بر مردم کرانه غزه را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است :
۱) حدود ۷۰ درصد از قربانیان تایید شده طی این دوره زنان و کودکان بودهاند.
۲) اسرائیل از سلاحهایی با اثرات گسترده در مناطق پرجمعیت استفاده کرده و این در حالی است که اسرائیل پیش از این اعلام کرده بود که با استفاده از تسلیحات دقیق، اقداماتی را برای کاهش خطر برای غیرنظامیان انجام میدهد!
۳) میزان «بی سابقهای» از موارد نقض قوانین بینالمللی به دست آمده که به نگرانیهایی در مورد ارتکاب «جنایات جنگی و سایر جرایم احتمالی علیه بشریت» افزوده است.
۴) بررسیها نشان داده که حدود ۴۴ درصد از قربانیان تایید شده کودک و ۲۶ درصد هم زنان بودهاند.
۵) بیشتر کشتهها بین پنج تا ۹ ساله بودهاند.
۶) حدود ۸۰ درصد از قربانیان در ساختمانهای مسکونی یا خانههای مشابه کشته شدهاند.
۷) ولکر تورک، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل این سطح بیسابقه از کشتار و آسیب غیرنظامیان را نتیجه مستقیم عدم رعایت اصول بنیادی قوانین بشردوستانه بینالمللی اعلام کرده است.
۸) یان اگلند، رئیس سازمان امدادرسانی شورای پناهندگان نروژ، اعلام کرده که در سفر اخیر خود به غزه «ویرانی و ناامیدی باورنکردنی» را مشاهده کرده و تصریح نموده: به ندرت ساختمانی هست که آسیب ندیده باشد و مناطق وسیعی شبیه استالینگراد پس از جنگ جهانی دوم به نظر میرسند. نمیتوان درک کرد که بمبارانهای بیهدف بر این جمعیت گرفتار چقدر سهمگین بوده است.
۹) در نهایت هم این نهاد، شمار بالای تلفات غیرنظامیان در جنگ غزه را محکوم کرده است.
نسلکشی به روایت آمار
رژیم اسرائیل در یک سال گذشته نزدیک به ۱۶ هزار و ۷۶۰ کودک را به شهادت رسانده که میانگین سنی آنها از نوزاد چند روزه تا نوجوان ۱۶ ساله بوده است. این آماری است که وزارت بهداشت فلسطین به عنوان نهادی معتبر از سوی سازمانهای بینالمللی اعلام کرده اما قطعا و قاعدتا این آمار با توجه به حجم گسترده کشتار و نیز آوارگی و عدم وجود سازوکار درست در ثبت شهدا، بیش از این تعداد خواهد بود.
در کنار کودکان و نوزادان شهید، گروه دیگری روزگار تلختری سپری میکنند؛ کودکانی که در اثر بمباران، عضو یا اعضایی از بدن خود را از دست دادهاند. «جیسون لی»، مدیر سازمان نجات کودکان در غزه اعلام کرده است که «در هر روز بیش از ۱۰ کودک به طور متوسط یکی از اعضای بدنشان را در غزه از زمان شروع درگیری از دست دادهاند». وی همچنین رنج کودکان در این درگیری را غیرقابلتصور، غیرضروری و کاملاً قابلاجتناب توصیف کرده و خواستار پاسخگویی مسئولین «کشتار و مثلهکردن کودکان» شده است.
رنج تحمیلی دیگر بر کودکان غزه، تراژدی از دست دادن خانواده و به ویژه والدین در میانه جنگی بزرگ است. آمارها حکایت از آن دارد که بیشتر از ۱۷هزار کودک در نوار غزه یک یا هر دو والدین خود را از دست دادهاند. تصور کودکان بیسرپرست در ویرانههای غزه با قحطی و گرسنگی تحمیلی بر آنها، برگی تاریخی در کتاب حقوقبشر غربی خواهد ماند.
وزارت بهداشت فلسطین آمار قابل تامل و فاجعهباری از تعداد خانوادههایی اعلام کرده که دیگر وجود خارجی ندارند. نزدیک به هزار خانواده در طول یکسال گذشته به طور کامل شهید شدند. از ۱۳۵۰ خانواده تنها یک عضو باقی ماندهو از ۳۵۰۰ خانواده دو عضو بیشتر باقی نمانده است.
نسلکشی در حقوق بینالملل
نسل کشی یا ژنوساید که در برخی متون از آن با عناوینی چون نسلکشی، نسلزدایی، کشتار جمعی، کشتار حقوقی و قومکشی ترجمه شده، سال ۱۹۳۳ میلادی از سوی یک حقوقدان لهستانی پیشنهاد شد و مبنای تنظیم کنوانسیون نسل کشی سازمان ملل متحد قرار گرفت. در ماده ۶ این کنوانسیون، قتل اعضای یک گروه، ایراد صدمه شدید نسبت به سلامت جسمی یا روحی اعضای یک گروه، قرار دادن یک گروه به صورت عمدی در معرض وضعیت زندگی نامناسبی که منتهی به زوال قوای جسمی کلی یا جزئی آن شود، اقداماتی به منظور جلوگیری از تولد و تناسل یک گروه، انتقال اجباری اطفال یک گروه به گروه دیگر، محورهای مجرمانه نسلکشی است که به قصد نابود کردن تمام یا قسمتی از یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی ارتکاب مییابد.
تمام جنایات اسرائیل در کرانه غزه زیر همین عنوان قابل شناسایی و اقدام است. موضوعی که «فرانچسکا آلبانیز» گزارشگر سازمان ملل در امور حقوق بشر در فلسطین در تازهترین گزارش خود به آن اذعان و با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی راههای مختلفی برای نابودی فلسطینیها دارد، تاکید کرده است: ظالمانهترین و پیچیدهترین آنها ایجاد شرایط زندگی ناپایدار و غیرانسانی است. او تاکید و تمایز خاصی میان جنگ و آنچه در غزه میگذرد، گذاشته و نوشته است: «این را جنگ نخوانید زیرا نسل کشی است. قصد تخریب روشن است. همدستی سایر کشورها نیز واضح است».
نسلکشی با انواع بمب یا گرسنگیصورت میگیرد.«فیلیپ لازارینی» کمیسر کل آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا) نیز در تازهترین گزارش خود اعلام کرده که رژیم صهیونیستی از تعداد کمکهای انسانی به غزه کم کرده و در حال حاضر روزانه تنها ۳۰ کامیون اجازه ورود به این باریکه را دارند.
بنیامین نتانیاهو به عنوان فرمانده این نسلکشی بیش از یک سال است که گذرگاههای غزه را مسدود و از ورود کالاهای اساسی، کمکهای بشردوستانه و امدادی جلوگیری و یک بحران بزرگ معیشتی را به وجود آورده است. «سیندی مککین» مسؤول برنامه جهانی غذا هشدار داده است که قحطی در شمال غزه به احتمال زیاد اکنون رخ داده و یا در آستانه وقوع است و اکنون باید اقدامات فوری انجام شود تا امکان انتقال ایمن کمکها برای جلوگیری از وقوع فاجعهای گسترده فراهم شود.
چشمان بسته به روی حقیقت
همزمان با انتشار خبرهای مربوط به نسلکشی در غزه در گزارشهای مختلف نهادهای بینالمللی، خبرهایی هم از برخی خشونتها پس از پایان بازی یکی از تیمهای رژیم صهیونیستی در هلند منتشر و مورد توجه قرار گرفت و فریاد حقوقبشری گروهی را برانگیخت که معتقد بودند برخی از هواداران صهیون این تیم مورد خشونت واقع شده و ممکن است مشتی خورده باشند! «خیرت ویلدرس» رهبر حزب آزادی هلند این مشتهای رد و بدل شده میان برخی هواداران فوتبال را به «یهودکشی در خیابانهای آمستردام» تشبیه کرده و خواستار پیگرد مسئولانی شده که در انجام وظایف خود در حمایت از شهروندان اسرائیلی ناکام ماندند! این میزان دوگانگی در تعریف حقوق بشر میان برخی از سران غرب و اروپا، تداوم همان انحطاطی است که در قرن بیستم فاجعه جنگ جهانی دوم و هلوکاست را رقم زد.
از دیدگاه آدولف هیتلر هم یهودیان آلمان سزاوار سوختن در آشویتس بودند اما ژرمنها نژاد برتر روی زمین. نگاه ابزاری به حقوق بشر و دستهبندی انسان به شرقی و غربی و مسلمان و غیرمسلمان این بار نه فقط اروپا که همه جهان را به گرداب نزاعی ناتمام گرفتار کرده است و برخی در پایتختهای اروپا و آمریکا چشم بر نسلکشی و کودککشی در غزه بسته و نگران مشتهایی هستند که گروهی اوباش صهیون در هلند از سوی تعدادی جوان طرفدار فوتبال خوردهاند. این تناقض دیر یا زود بنیان مفاهیمی را متزلزل خواهد کرد که غرب مدتهاست به بهانه آنها بسیاری از دولتها و ملتها را در گوشهگوشه جهان تحت فشار و جنگ قرار داده است. این دستهبندی بشر به نوع خوب و قابل دفاع و نوع غیرقابل دفاع، دایره گستردگی اولی را آرام آرام به قدری تنگ خواهد کرد که امثال خیرت ویلدرس هم از آن بیرون افتاده و قربانی فاشیسمی شوند که خود روزی طرفدار و تئوریسین آن بودند.