نورنیوز-گروه بینالملل: اسرائیل ۲۶ روز طول کشید تا به ضربه ایران پاسخ دهد که در اولین روز ماه اکتبر روی داد و دولت اسرائیل ظرف ۲۶ روز گذشته چند جلسه به منظور بررسی موضوع حمله به ایران تشکیل داد و شورای جنگ و کابینه امنیتی تشکیل نشست دادند و نتانیاهو نخست وزیر با دولت آمریکا گفت وگوهای بسیاری ترتیب داد و در نهایت ضربه محدودی شکل گرفت که کمتر از نیم ساعت طول کشید و تمام جهان به آن خندیدند.
آنچه که روی داد ثابت میکند ایران یک کشور حاشیه ای و ضعیف نیست و جهان به همراه اسرائیل حساب زیادی روی این کشور باز کرده است. دولت اسرائیل و دولت آمریکا تاکید داشتند تا منطقه وارد جنگ مستقیم و فراگیر میان تل آویو و تهران نشود زیرا ثابت شده اسرائیل توان وارد شدن به چنین جنگی را ندارد.
در عین حال نتانیاهو بر انجام حمله نظامی به ایران به منظور حفظ آبروی خود و کاهش فشارهای داخلی در اسرائیل تاکید داشت. آنچه که ثابت میکند واکنش اسرائیل علیه ایران فقط تلاشی برای حفظ آبرو بوده است. تل آویو بر عدم سوق یافتن به سوی جنگ با تهران تاکید داشت و این همان چیزی است که وال استریت ژورنال و تارنمای إکسیوس منتشر کردند و هر دو تاکید کردند که تل آویو توسط کشورهای میانجی تهران را در جریان این حمله قرار داد و از ایران خواست تا به آن واکنش نشان ندهد. این بدان معنا است که اسرائیل به طور ضمنی به اطلاع ایرانیان رساند که ضربه محدود خواهد بود و اعلام جنگ نخواهد بود.
درگیری کنونی میان ایران و اسرائیل اگر عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر نبود، هیچ گاه شکل نمیگرفت. عملیاتی که تمام منطقه را تغییر داد زیرا هیچ گاه میان ایران و اسرائیل درگیری مستقیم نظامی روی نداده بود. حمله مستقیم ایران به اسرائیل در ماه آوریل گذشته در نوع خود اولین بود. واکنش اسرائیل به حمله یاد شده به ویژه پس از رسوایی " گنبد آهنین " و مجبور شدن اسرائیلی ها به کمک گرفتن از سامانه تاد آمریکا ایرانیان را تشویق کرد تا حمله بزرگ تر و گسترده تری را در اولین روز اکتبر انجام دهند. در هر دو حالت مشخص شد اسرائیل ضعیف تر از آن است تا بتواند مانع از هر گونه حمله گسترده نظامی علیه خود شود و یا بتواند با آن مقابله کند.
تحولات منطقه در قدرتی که معلوم شد ایران از آن برخوردار است، منحصر نمیشود و اینکه ایرانیان میتوانند مانعی بر سر راه اسرائیل ایجاد کنند و حملات نظامی انجام دهند که نیروهای اسرائیل توان مقابله با آنها را ندارد. منطقه شاهد مجموعه ای از تغییرات بی سابقه و پیش بینی نشده است که ثابت میکند یک تغییر و تحول راهبردی بزرگ شکل گرفته است. این امر بار دیگر ثابت میکند که منطقه خاورمیانه پس از هفتم اکتبر 2023 آن گونه ای نیست که قبل از این تاریخ بوده است.
در همین راستا تغییر و تحولات عمده شکل گرفته عبارتند از: اول: رویارویی مستقیم میان ایران و اسرائیل هر چند بسیار محدود بود اما در بردارنده دو پیام برای اسرائیلی ها بود اول آنکه "هر تجاوزی واکنشی به همراه خواهد داشت" و دوم آنکه " ایرانیان در صورت لزوم همیشه آماده جنگ گسترده هستند."
دوم: گروه های مسلح در عراق طی چند ماه گذشته از درون سرزمین خود بارها مواضع اسرائیل را آماج حملات خود قرار داد. این اولین حملات عراق به اسرائیل پس از حملات شکل گرفته توسط ارتش عراق در سال 1991 است که صدام حسین جان خود را بابت آن داد. اسرائیلی ها و آمریکایی ها اعتقاد داشتند که از بین رفتن رژیم صدام باعث تحقق امنیت بیشتر در منطقه خواهد شد.
سوم: آنچه که در دریای سرخ جریان دارد هیچ کس در جهان عرب تصور آن را نمیکرد و حتی در خواب نمیدید. یمنیها توانستند تنگه باب المندب را در برابر کشتیهای اسرائیل ببندند و به دنبال آن کشتیها و مواضع اسرائیل را هدف حملات خود قرار دادند. اسرائیلیها تا کنون نتوانستند مانع از حملات یاد شده شوند و هیچ واکنشی نسبت به آنها از خود نشان دهند. این امر محدود بودن توان اسرائیل را به اثبات میرساند.
چهارم: مهمترین نکته در صحنه کنونی جهان عرب این است که ایالات متحده پس از شکست طرح خود در عراق و افغانستان طی سی سال گذشته به عقب نشینی از این منطقه ادامه میدهد و بنابراین به نظر نمیرسد که توانایی درگیر شدن در ماجراجوییهای نظامی را داشته باشد. بدین ترتیب اسرائیل باید به تنهایی در همه جبههها بجنگد و همین امر نمایانگر اظهارات نتانیاهو است که گفت: «ما هم اکنون در هفت جبهه بر سر موجودیت خود در حال جنگ هستیم.»