نور نیوز-گروه سیاسی: تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به حریم جمهوری اسلامی ایران، پس از گذشت نزدیک به 36 ساعت از وقوع آن همچنان دستاویز تحلیلهای مختلف واغلب سوگیرانه علیه ایران است. تازهترین ادعای مطرح شده که هم یورونیوز و هم نیویورک تایمز و هم رویترز به آن پرداختهاند آن است که حمله بامداد شنبه پنجم آبانماه اسرائیل توانسته است سیسستمهای پدافندی جمهوری اسلامی ایران را موردآسیب جدی قرار داده و از کار بیاندازد. این ادعا با برخی تصاویر ماهوارهای هم همراه شده تا در ذهن مخاطب اثرگذارتر جلوه کند. ادعای از کار افتادن سیستمهای پدافند ایران، بیدفاع بودن حریم هوایی و درپی آن طرح برخی پلنهای B از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی گرچه با واقعیت فرسنگها فاصله دارد اما حتی اگر مفروض تحلیل رسانههای غربی قرار گیرد بازهم به نفع رژیم اسرائیل قابل مصادره نیست.
یافتههای دیوید آلبرایت چهره آشنای ضد ایرانی، بازرس سابق سازمان ملل و سرپرست فعلی یک گروه تحقیقاتی درباره جزئیات حمله رژیم اسرائیل به ایران، مبنای تحلیلهایی است که ادعا میکنند سامانه دفاعی و پدافند جمهوری اسلامی ایران پس از حمله رژیم صهیونیستی از کار افتاده و قادر به دفاع در نبردهای آتی نیست. اگرچه راستی آزمایی این ادعای گزاف محل بحث این یادداشت نیست اما در مقام صحتسنجی می توان با یک پرسش ساده ابعاد این فضا سازی را در معرض قضاوت عمومی قرار داد. اگر سامانههای پدافند ایران آسیب دیده است، چرا ۱۰۰ جنگنده مورد ادعا در حمله نتوانستند وارد حریم هوایی ایران شوند و تنها به شلیک موشک از کریدور فضایی ایجاد شده آمریکا بسنده کردند؟ یا اگر سامانههای پدافند ایران با حمله اسرائیل از کار افتاد، چرا تصاویر و فیلمهای ویرانیهای حاصل از اصابت موشکهای صهیونیستها در رسانههای غربی و اسرائیلی جولان نمیدهد؟
پاسخ به این پرسشها گرچه میتواند، رفعکننده ابهامات بسیاری باشد اما پرسش اصلی این است که آیا روی دیگر این روایت که از سوی رسانههای اسرائیلی و آمریکایی در حال برجستهسازی است، هرچند موهوم و غیرواقعی؛کمکی به رژیم صهیونیستی و آمریکا در آینده خواهد کرد؟
فرض اگر بر این باشد که سیستم پدافندی هوایی جمهوری اسلامی ایران در اثر حمله اسرائیل آسیبهای جدی دیده است و ایران در برابر حملات آینده آسیبپذیر است؛ آیا معنای این گزاره موفقیت اسرائیل در نابودی توانمدی های ایران است؟ ژئوپلیتیک ایران در حال حاضر ملتی را شامل میشود که نزدیک به سه هزار سال در موقعیت کنونی خود حضور داشته و زیسته است. جغرافیایی را شامل میشود که هزاران بار از جغرافیای که اسرائیل مدعی داشتن آن است، بزرگتر است. کافی است نگاهی به نقشه مورد ادعایی اسرائیل و قیاس آن با ایران داشته باشیم تا مشخص شود، مجموعه سرزمینهایی که رژیم صهیونیستی آن را اشغال و به نام خود زده است، مساحتی کمتر از کوچکترین شهرستانهای ایران دارد و اگر تمام متغیرهای موثر در جنگ را کنار بگذاریم و تنها به این متغییر جغرافیایی بسنده کنیم، تحلیلگران باید به این پرسش هم پاسخ دهند که برفرض که اسرائیل بدون حضور هر نوع پدافندی به آسمان ایران رسید! آیا توان نابودی و بمباران تمام ظرفیتهای نظامی، دفاعی و زیر ساختهای توزیع شده در یک میلیون و ششصد هزارکیلومتر مربع این سرزمین را داراست؟ و آیا پس از این حمله جمهوری اسلامی نظارهگر خواهد بود؟
در تحلیل واقعبینانه از شرایط اسرائیل، نابودی این رژیم در جغرافیایی که اشغال کرده، چندان ماموریت دشواری نیست. تهران در صورت اراده میتواند قدرت موشکهای خود را که حداقل دو بار قابلیت آنها درعبوراز سامانه های پدافندی رژیم اسراییل به اثبات رسیده برای نابودی تمام زیر ساختهای رژیم اسرائیل به کار گیرد. اگرچه با توجه به تداوم شرارت رژیم صهیونیستی مارپیچ تنش ایجاد شده همچنان تداوم خواهد داشت اما اگر کاخ سفید نتواند با درک شرایط موجود نسبت به مهار خوی تجاوزگرانه و جنگ افروز رژیم صهیونیستی اقدام کند ، آینده آبستن شرایط تیره تری خواهد بود
جمهوری اسلامی ایران قدرت آفند خود را در دو عملیات وعده صادق یک و دو نشان داد و قدرت پدافند خود را هم در مقابله با حمله بامداد شنبه به نمایش گذاشت. با این نشانههای واضح توان نظامی ایران، باید دید رژیم صهیونیستی گستره ماجراجویی خود را تا کجا خواهد گسترد؟
واقعیت حمله بامداد شنبه رژیم اسرائیل به ایران، به تاکید رهبر معظم انقلاب نه نیازمند بزرگنمایی و نه کوچک انگاری است. بزرگنماییهای غرب از این حمله وقتی در زمین واقعیت موجب شکل گیری تغییر مشخصی نشده، تداوم آن، بزرگنمایان را کوچک خواهد کرد و کوچک انگاری این حمله نیز که علیه امنیت ایران صورت گرفته و حاکمیت ملی را زیر سوال برده و عزیزترین فرزندان کشور را شهید کرده است، به طور قطع راهزن تحلیل و تصمیم هوشیارانه و درست خواهد بود.