نور نیوز-گروه سیاسی: سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه که جمعه در ترکیه در اجلاس 3+3 شرکت و رایزنی‌های دیپلماتیک پیرامون تحولات منطقه را ادامه داده، پیش از آن سفری تاریخی و مهم به مصر داشته است چنانکه این سفر نخستین حضور وزیر امور خارجه ایران در قاهره طی ۱۲ سال گذشته بوده است. عراقچی در ادامه رایزنی‌ها در مورد تحولات منطقه و با هدف بسیج ظرفیت‌های دیپلماتیک کشورهای منطقه جهت جلوگیری از تشدید ناامنی‌های ناشی از ادامه نسل کشی و جنگ‌افروزی رژیم صهیونیستی به مصر سفر کرده و با عبدالفتاح السیسی رییس جمهور مصر دیدار و گفتگو کرد. در این دیدار، ضمن مرور آخرین وضعیت منطقه و ابراز نگرانی و تاسف شدید نسبت به استمرار تجاوزات و جنایات رژبم اشغالگر در فلسطین اشغالی و لبنان، اهمیت استفاده از همه ظرفیت‌های دیپلماتیک برای جلوگیری از تشدید اوضاع امنیتی منطقه و کاهش درد و رنج مردم در فلسطین و لبنان مورد تاکید قرار گرفت.عراقچی همچنین با بدر عبدالعاطی همتای مصری‌اش نیز دیدار داشته و طرفین بر تعاملات بیشتر در روابط دو جانبه و تحولات منطقه تاکید کردند.
این سفر وزیر امور خارجه به مصر، از چند منظر قابل توجه است: نخست آنکه این سفر بیانگر عزم و اراده ایران و مصر برای حل سوء تفاهمات و رسیدن به دیدگاهی مشترک با تعاملاتی سازنده و فراگیر است. روندی که در دولت سیزدهم و تلاش‌های همه جانبه شهید رئیسی رئیس جمهوری اسلامی و شهید امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه آغاز شد و نتایج قابل توجهی نیز به همراه داشت که در دولت چهاردهم ادامه یافته است. با توجه به شرایط حساس منطقه، تعاملات و همگرایی بیشتر میان ایران و مصر به عنوان دو کشور مهم و تاثیرگذار در معادلات منطقه و فلسطین امری الزام آور می‌نماید که مورد تاکید مقامات ارشد دو کشور نیز می باشد که در دیدارهای عراقچی با طرف‌های مصری نیز مورد تاکید قرار گرفت. دیدار السیسی رئیس جمهور مصر با وزیر امور خارجه خود گواهی بر این درک مشترک است که می‌تواند زمینه‌ساز تعاملات دو جانبه و منطقه‌ای بیشتر دو کشور گردد.
دوم آنکه این سفر را می‌توان ادامه سیاست منطقه محور ایران دانست. آنچه از سوی دولت چهاردهم مورد تاکید بوده است توسعه روابط با همسایگان، کشورهای منطقه و اسلامی می‌باشد و در این راه نیز هیچ خط قرمزی برای تهران وجود ندارد. عراقچی پیش از مصر به لبنان، سوریه، عراق، قطر، عمان، اردن دیدار داشته و پس از مصر نیز راهی ترکیه شده است که خود سندی بر جدیت ایران مبنی بر توسعه روابط با کشورهای منطقه با محوریت توسعه مناسبات دو جانبه و چند جانبه و همگرایی در برقراری صلح و ثبات در منطقه است. این رویکرد نشان می‌دهد که ایران تسلیم فشارها و تحرکات تفرقه افکنانه و کارشکنی‌ها و تحریم‌ها و تهدیدات نمی شود و حاضر به دست کشیدن از همگرایی با همسایگان نخواهد بود. نکته اساسی آنکه استقبال گرم مقامات ارشد کشورها و دیدارهایشان در سطح سران با عراقچی بیانگر دروغین بودن ادعای انزوای ایران و نیز اذعانی آشکار به باور همگانی به ظرفیت‌های عظیم ایران و ناتوانی بر نادیده گرفتن نقش آن در تعیین معادلات و سرنوشت منطقه است.
سوم آنکه سفر عراقچی به منطقه و بویژه مصر پس از یک دهه بیانگر تفاوت دیدگاه ایران و کشورهای غربی در قبال تحولات منطقه است. تهران بر دو اصل اساسی تاکید دارد و آن اینکه از یک سو در هیچ شرایطی حاضر به دست کشیدن از حمایت از مقاومت نخواهد بود و تمام ظرفیت‌ها را برای حمایت از آنها بویژه فلسطین و لبنان که زیر آتش وحشی‌گری صهیونیست‌ها و حامیانش هستند، بهره خواهد گرفت و حتی به مشورت و تعامل با کشوری همچون مصر می‌پردازد که سالها روابطشان با یکدیگر با چالشها و اختلافات بسیار همراه بوده است. از سوی دیگر نیز تهران تاکید دارد که راه‌کار حل مشکلات منطقه صرفا در دستان کشورهای منطقه است که با تعامل و همگرایی محقق می‌شود و نه دخالت بیگانگان. تهران اصرار دارد که حضور بیگانگان در منطقه جز ایجاد غده سرطانی و جایتکار صهیونیستی و نیز بر هم خوردن استقلال و امنیت کشورهای منطقه نتیجه‌ای به همراه نداشته است که تجربه تلخ افغانستان، عراق، سوریه، لبنان ، فلسطین ، یمن و... نشانه‌هایی آشکار از این وضعیت است.
سفر عراقچی به منطقه بویژه مصر در حالی در چارچوب تبیین و پیگیری این دیدگاه و نزدیک‌سازی مواضع و عملکردهای کشورهای منطقه در قبال فاجعه انسانی در فلسطین و لبنان است که همزمان رفتارهای روزهای اخیر کشورهای غربی با ادعای ناجی صلح و امنیت بودن برای منطقه تفاوت دیدگاه ایرانی و غربی در قبال این بحران‌ها را بیش از پیش برای افکار عمومی جهان آشکار می‌سازد.
اروپایی ها و آمریکا در حالی ادعاهای حقوق بشری گرفته و مدعی نگرانی از وضعیت انسانی برای غزه و لبنان می‌شود و خود را ناجی و پیگیر آتش بس و امنیت در منطقه معرفی می‌کنند که در عمل رویکردی ریاکارانه و ضد انسانی را اجرا می سازند. به عنوان مثال آمریکا در حالی مدعی شده که پیگیر است تا اسرائیل از " سیاست قحطی" علیه غزه استفاده نکند که همزمان سامانه تاد را به سرزمین‌ها اشغالی ارسال میکند تا رژیم صهیونیستی از آن برای کشتار بیشتر در منطقه بهره گیرد همچنین اروپایی‌ها در کنار آمریکا با درخواست جهانی برای توقف ارسال تسلیحات به رژیم صهیونیستی مخالفت کرده و از جنایت جدید این رژیم و ادعای ترور سنوار رئیس حماس ابراز خوشحالی کرده‌اند.
نکته قابل توجه رویکردها منافقانه و ریاکارانه کشورهای اروپایی و تقلای آنها برای به حاشیه راندن مسئله فلسطین از اولویت کشورهای منطقه و افکار عمومی جهان به حاشیه‌های دروغین و بی‌پایه و اساس است که نمود آن را در نشست اخیر اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس می‌توان مشاهده کرد. ادعاهای واهی علیه تمامیت ارضی ایران که هدفی جز ایجاد شکاف در منطقه به نفع رژیم صهیونیستی و نیز جا به جا کردن جای ظالم و مظلوم نمی‌باشد.به عبارتی دقیق‌تر غربی‌ها با ادعای حمایت از یک ادعای واهی و بی‌ارزش، برآن بوده اند تا ایران حامی فلسطین و لنبان و امنیت منطقه را یک تهدید و رژیم صهیونیستی را به عنوان یک ناجی و دوست برای کشورهای منطقه معرفی نمایند تا به زعم خویش خدمتی دیگر را برای رژیم صهیونیستی در آستانه زوال انجام داده باشند. اقدام شورای اروپا که در پایان نشست سران ۲۷ عضو اتحادیه با انتشار بیانیه‌ای بار دیگر ادعاهای تکراری مبنی بر دخالت ایران در مناقشه اوکراین که بارها از سوی تهران رد شد، مطرح و پاسخ مشروع تهران به اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و ایران را تهدیدی برای امنیت منطقه نامیده و نیز طرح این ادعا که کانادا و گروه هماهنگی پرواز پی‌اس۷۵۲ جزئیات متن شکایت خود علیه جمهوری اسلامی ایران برای سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی را در دیوان بین‌المللی دادگستری ثبت کردند و نیز اعمال برخی تحریم‌ها علیه شرکت‌های هواپیمایی و... را در چارچوب این طراحی می‌توان ارزیابی کرد.
مقایسه دیپلماسی فعال ایران در منطقه که دامنه آن به مصر نیز رسیده است، با آنچه دیپلماسی غربی در منطقه صورت می‌دهد به خوبی تفاوت دیدگاه‌های طرفین را نسبت به ثبات و امنیت منطقه و جهان آشکار می‌سازد. در یک سوی معادله ایرانی است که تمام ظرفیت دیپلماسی و میدان را برای حمایت از مظلومیت فلسطین و لنبان و پایان دادن به توحش صهیونیستی به کار گرفته است و در سوی دیگر معادله نیز غربی قرار دارد که در بلندگوهایش فریاد ناجی‌بودن و حقوق بشر سر می‌دهد اما در عمل تمام رفتارهایش حمایت از رژیم صهیونیستی و ادامه نسل‌کشی در منطقه است چنانکه امروز غرب نه یک ناجی بلکه تروریست و جنایتکاری است که در کنار رژیم اشغالگر باید مجازات و بازخواست گردد.