نورنیوز-گروه بینالملل: زاده اکتبر ۱۹۶۲ در اردوگاه پناهندگان خانیونس نیم قرن خواب را بر چشمان رژیم صهیونیستی حرام کرد؛ گاهی در زندان اسارت و گاهی در تونلهای غزه. طراح عملیات هفت اکتبر نویسنده و مترجمی بود که آرمان فلسطین را نفس میکشید . در هر تحلیلی درباره چرایی و چگونگی عملیات طوفانالاقصی آنچه نباید مورد غفلت واقع شود؛ جایگاهی است که از فلسطین در ضمیر ناخودآگاه یحیی السنوار نقش بسته بود. سنوار سال ۱۹۸۸، در همان اردوگاه آوارگان بنیان یک نهاد امنیتی را برای مقاومت در برابر اشغالگری پایه گذاری کرد که برای اسرائیل بسیار گران تمام شد و او را به چهار بار حبس ابد محکوم کردند. دو دهه اسارت در زندانهای اسرائیل برای رسیدن به درکی عمیق از اهمیت ایستادگی در برابر زندانبان برای او کافی بود و وقتی سال 2011 در چهارچوب تبادل زنذانیان آزاد شد، راهش در حماس را با جدیت بیشتر و برنامهریزی هدفمند ادامه داد. خروج حماس از فرسودگی و مقابله با تله سازش یکی از مهمترین اهداف السنوار در سالهای فعالیت خود در حماس بود. پس از ترور اسماعیل هنیه رئیسدفتر سیاسی این جنبش در تهران، یحیی السنوار در میان نامهای برجسته جانشینی، برجستهترین بود و انتخابش خونی تازه در رگهای مقاومت دواند.
آنچه السنوار در سالهای زندان و آزادی برای آرمان فلسطین در سر داشت، با تجاهل برخی در خاورمیانه در حال نابودی بود و این آرمان مقدس را نامهای شومی چون عادیسازی تهدید میکرد. قرار بود توطئهای عبری- غربی، محور عربی را هم با خود همراه ساخته و برای همیشه منکر وجود اشغالگری و اشغالگران در منطقه و در پی آن انکار مردمان فلسطین شوند. قرار بود دولتهای عرب مدعی در منطقه به جانیان صبرا و شتیلا روی خوش نشان دهند که گویی جنایتی نبوده و جانی ستانده نشده است. سنوار، هنیه، مشعل، ضیف و تمام آنانی که در رویای فلسطین مو سفید کرده بودند، کابوسی را به تماشا نشسته بودند که انتهای آن اتمام فلسطین بود، تمام فلسطین.
طراحی عملیات هفت اکتبر با تمام آنچه از قصاوت اسرائیل در اذهان طراحان بود، انجام شد تا آرمان فلسطین بار دیگر در جهان طنین انداز شود .مخابره پیام این آرمان را فلسطین مدیون مردی است که در آوارهای تلالسطان به مرگ چشم دوخت و شهید شد.
انسان غربی و انسان صهیون، ادراکی از مفهوم شهادت هرگز نداشته و برای او مرگ پایان همه چیز است. از این روست که بنیامین نتانیاهو، مستانه بر طبل پیروزی می کوبد و مدعی پایان حماس میشود. اما آیا ایستادن در برابر ظلم و اشغالگری را پایانی خواهد بود؟ تعداد جوانانی که از لحظه شهادت السنوار به گردانهای حماس برای عضویت مراجعه کردهاند، پاسخ این پرسش را برای همیشه تاریخ منفی میکند. عبور پهپاد لبنانی از تمام گنبدهای آهنین و سامانههای تاد در سرزمینهای اشغالی و رسیدن به اتاق خواب نتانیاهو، پاسخ این پرسش را منفی میکند.
شهید السنوار در سالهای فعالیت خود کوشید، سیستمی را در جنبش حماس (هم شاخه سیاسی و هم نظامی) پایه گذاری کند که آن را از وابستگی به فرد و نام نجات دهد. این جنبش از همان بدو تاسیس بارها رهبران خود را در راه مبارزه از دست داده اما همچنان ایستاده است. با توجه به اینکه السنوار برگزیده بسیاری از گروهها در جنبش حماس بود به نظر میرسد شیوه او همچنان چراغ راه جوانان حماس خواهد بود. این مهم را «محمود مرداوی» از رهبران جنبش حماس تصریح کرده و گفته است: شرایط جنبش حماس درباره مذاکرات آتش بس بعد از شهادت یحیی السنوار هیچ تغییری نخواهد کرد و ما رئیس جدیدی را طبق مقررات سازمانی در اسرع وقت برای حماس انتخاب کرده و بعد از آن درباره هر پیشنهادی برای آتش بس بحث خواهیم کرد.
این جملات در مقطع زمانی کنونی از آن جهت مهم ارزیابی میشود که پس از شهادت السنوار سران رژیم صهیونیستی صحنه را برای آتشبسی آماده میکنند که در راستای منافع خود باشد و حماس را در تنگنای پذیرش آن قرار دهند.
این صحنهآرایی در هفتهها و ماههای اخیر به شکلها و روشهای مختلف انجام شده و رژیم صهیونیستی کوشیده است با تکیه بر جنگ روانی بازی باخته در میدان را بُرد نشان دهد. شایعات بیشمار درباره یحیی السنوار در طول یک سال اخیر گرچه با تصاویر نحوه شهادت وی همه باطل شد اما ضرورت هوشیاری در برابر این موج خبری و رسانهای را ضروری میسازد. اسرائیل در ماههای اخیر بارها و بارها شایعه ترور و شهادت السنوار را پخش کرد اما فرمانده باهوش حماس هر بار جعلی بودن آنها را به نوعی آشکار کرد. بازی رسانهای دیگر پنهان شدن او میان غیرنظامیان یا استفاده از گروگانهای اسرائیلی به عنوان سپر انسانی در تونلهای حماس بود که تنهایی تلخ وی در زمان شهادت آنها را هم باطل کرد. در هفتههای اخیر و به ویژه پس از ترور برخی فرماندهان جبهه مقاومت، شایعهسازیهای رژیم صهیونیستی حداقل منطق و عقلانیت خود را هم از دست داد و برخی به ویژه در فضای مجازی شایعه جاسوس بودن شهید السنوار را منتشر کردند. گرچه برخی از افراد در تله این شایعه افتادند اما شهادت فرمانده حماس تمام آنها را از بین برد. ممکن است این شایعهسازیها در راستای اهدافی تدوین شده باشند که یکی از آنها تلههای روانی برای دیگر فرماندهان مقاومت است به این مفهوم که با تقدیس در میدان بودن شهید سنوار تلاش کنند تا آنها را هم به مناطق مورد نظر خود کشانده و ترور کنند. از این رو در این جنگ روانی صبوری و هوشیاری مهمترین اصل ارزیابی میشوند.
با ترور فرماندهان جبهه مقاومت، آنچه در میدان عمل قابل مشاهده است، بیش از آنکه برای این محور خطرناک باشد، برای رژیم اسرائیل خطرناکتر خواهد بود. از آن رو که با هر تروری از فرماندهان نه تنها اثرگذاری حماس و حزبالله از بین نمیرود بلکه افزایش یافته و بار دیگر به کابوس ساکنان اراضی اشغالی تبدیل میشود و از این رو طبیعی است که آنها بار روانی این پرسش را که نتیجه یکسال جنگی چنین سخت بوده به دولتمردان تلآویو انتقال دهند. حال نتانیاهو با این پرسش جدی روبروست که اگر حماس و حزبالله حتی با ترور فرماندهان اصلی خود هم نبرد را پایان نمیدهند، پس چه چیزی میتواند آنها را از پای درآورد؟
خبرها و گزارشهای منتشر شده از سرزمینهای اشغالی با وجود سانسورهای بسیار، نشان میدهند که تلفات جدیتر از آنچیزی است که بتوان نام آن را پیروزی نهاد. رسانههای عبری روز جمعه اعلام کردند که تنها در ۲۴ ساعت گذشته ۵۳ نفر از نیروهای صهیونیست شامل 50 نظامی در مرزهای لبنان و ۳ نفر در غزه زخمی شدهاند. پیش از این و دقیقا روزی که پهپاد حزبالله مقر تیپ گولانی را در جنوب حیفا هدف قرار داد و چهار نظامی اسرائیلی را کشت و ۶۷ نفر را زخمی کرد، رسانههای عبری از تلفاتی ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفری در ۲۴ ساعت خبر میدادند. آماری که در صورت استناد به صحت آن میتوان گفت که اسرائیل ماهانه میتواند حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ نظامی خود را از دست دهد و این آمار برای جمعیت اندک این رژیم فاجعهای فرسایشی است.
گرچه جوبایدن از هر ترور فرماندهان مقاومت یک رای الکترال برای دموکراتها میسازد اما واقعیت آن است که این جشنهای پس از هر ترور، موقتیتر از آن است که کاخ سفید تصور میکند و دولت جدید آمریکا پس از نوامبر باید با تبعات این ترورها در خاورمیانه دستو پنجه نرم کند.
آرمانی که سنوار و هنیه و نصرالله در بازه زمانی سه ماه اخیر جان در راه آن نهادند، از میانه خانههای غزه و مردمان این باریکه جان گرفت و یک سال ایستادن بر سر این آرمان باید غرب و حامیان اسرائیل را به این نتیجه رسانده باشد که این ایستادگی ابدی است حتی اگر در قامت تکهچوبی ساده در برابر پهپادی پیشرفته باشد. از آن روست که غزه و جنوب لبنان برای نتانیاهو نه تنها عرصه پیروزی نیست که نشانههای شکستی است که میلیونها دلار را در خود بلعیده و همچنان راکتهایی از آنجا به سمت اهدافی در اسرائیل پرتاب میشود.