نورنیوز-گروه سیاسی: واقعهای که در آن نخست وزیر دولت ملی، محمد مصدق برکنار شد تا امر سیاستورزی قانونمدار و مردمگرایی به حاشیه رانده شود و استبداد و نفوذ بیگانگان جاری شود . مصدق تصویری از هویت ایرانیان در بستر تاریخ است، او با تلاش و عشق به ملت و کشور به میدان سیاست آمد تا روزنهای برای بهبود جستوجو کند . وی ملی شدن صنعت نفت از طریق ابزارهای حقوق بینالملل و عزم سیاسی را از مهمترین راهها برای پیشرفت کشور دانست. مصدق با بهرهگیری از دانش حقوق بینالملل و باور به خشونتپرهیزی و ضرورت گفتوگو با حاکمیت توانست ملی شدن صنعت نفت را رقم بزند . اما وقتی در مسیر خشونتزدایی و خشونتپرهیزی با سیاستورزی فعالیت میکرد،
ابزارهای خشونتزا برای حذف او به کار گرفته شد و با کودتا و خشونت راه او را مسدود ساختند . اما این اتفاق تاریخی، با همکاری آنهایی صورت گرفت که حفاظت از منافع ملی ایران برای آنها خسارت سنگینی را به بار آورده بود و آنها تاب تحمل ادامه فعالیت این دولت را نداشتند. از این رو شاید بتوان گفت درسهای 28 مرداد 1332 درس تاریخ نیست که هست، درس پایمردی و حراست از منافع ملی نیست که هست، درس استواری سیاستمدار وطندوست نیست که هست،درس خشونتپرهیزی و سیاستورزی نیست که هست.
اما این واقعه دو درس را بهطور همزمان برای ما به یادگار گذاشت؛ نخست آنکه سیاستورزی خشونتپرهیز و گفتوگومحور با صاحبان قدرت و مردم الزامی است و دوم آنکه صداقت با ملت و ترمیم شکافهای ملت - دولت ضرورتی است که قادر به قطع پای خشونتورزان و نامحرمان از کشور خواهد شد . درسهای آن روز، سنگ زیرین مقاومت در برابر نااهلان و خشونتورزان را در همگرایی ملت و دولت در آینه منافع ملی بیان میکند . درسهای آن روز اعتماد میان ملت و دولت که کمرنگ شده بود را به تصویر میکشد، درسهای آن روز باور به ابزارهای غیرخشونتآمیز را پاس میدارد.
اما الزاماتی دیگر را نیز برای سیاستورزی مدرن تعریف میکند که ابزارهای خاص خود را طلب میکند! درسهای آن روز ضرورت پر کردن شکافها را شفاف میکند و آن را تداومبخش حیات سیاسی کشور به دور از خشونت میداند. اکنون با درسهای آن روز و گرامیداشت و بزرگداشت یاد و خاطره، نخست وزیر ملی ایران که فرصت تاریخی را ایجاد کرد تا مهمترین سرمایه ملی به کشور بازگردد، لازم است درسهای آن روز را در بستر امروز به کار بگیریم تا از آن شکافهای درونی و شیطنتهای بیرونی فاصله بگیریم و راهی را جستوجو کنیم تا منافع ملی و هویت ایرانی با چالش همراه نشود.
از این رو لازم است، دو تجربه آن روزگار را امروز با نگاهی به دولت وفاق ملی که گفتمان ریس جمهور پزشکیان است، تلفیق کنیم تا مفهوم پر کردن شکافها را در بستر همگرایی برخاسته از شنیدن و گفتن، در فضایی مشترک با هر نوع تفکر و باور و گرایش و تفاوتی برای همه ایرانیان ایجاد کنیم .
تجربه نخست: کاهش شکافهای ملت - دولت که منجر به نفوذ بیکانگان و بدخواهان از یک سو و تشدید فرقهگرایی میشود را باید با بهرهگیری از همه ظرفیتهای اطلاعرسانی، پاسخگویی به تعهدات و باور مردم به انجام رسانید . این مهم تنها در شرایطی امکانپذیر است که امکان دسترسی به فرصتهای تصمیمسازی و تصمیمگیری برای ملت فراهم آید . صدای مردم در قالب مطالبه و نیازها شنیده و فرصت گفتن به آنها داده شود . این تجربه مهمترین فرصت برای ایران و پزشکیان است تا بتواند با تکیه بر آن راه را برای بروز و ظهور هر نوع بداندیشی نسبت به منافع ملی مسدود کند .
تجربه دوم: سیاستورزی امری آشکار است و نمیتوان در سایه و به دور از انظار این مهم را به انجام رسانید مگر آنکه سازماندهی و ساماندهی رسمی برای آن تعریف کنیم، این امر به معنی آن است که افراد و گروههایی که به نوعی از ذینفعان و ذینفوذان هستند باید سیاستورزی را در اشکال حقوقی و شفاف تعریف کنند و از گعدهمحوری و فرقهگرایی فاصله بگیرند تا تحول سیاسی برای منافع ملی شکل بگیرد.
ناکارآمدی احزاب در گذشته سیاسی ایران منجر به بروز نوعی گعدهنشینی و خوشنشینی برای سیاستورزی شده که در بستر تمایلات گروهی و فرقهای معنای نوین سیاستورزی را با چالش روبهرو کرده و فضای نقد و بررسی را از جامعه نسبت به عملکردها و دیدگاههای آنها مسدود ساخته است .
اگر در 28 مرداد 1332 احزاب و گروههای سیاسی با تصویری شفاف از خود در جامعه آن روز فعالیت میکردند، ادبیات فرقهگرایی قادر نبود فضا را برای وقوع این شکست سیاسی شکل بدهد و کشور را از داشتن فرصتی تاریخی برای پیشرفت و توسعه محروم بگرداند. این مهم در جهان امروز بارها تجربه شده و کشورهایی که پایبند به سیاستورزی آشکار و شفاف بودهاند کمتر دستخوش حرکات خشونتزا، بنبست سیاسی و بروز شکاف میان سیاستورزان بودهاند، چراکه در بستر گردش سیاسی سازمان یافته و هویتمدار قادر به بیان دیدگاهها و نظرات خود بوده و سازمان سیاسی کلان کشور پشتیبان و حافظ آنهاست تا آنها بتوانند در بستر قانون به سیاستورزی بپردازند .
به عبارت دیگر در آن زمان، نبود سازمانهای سیاسی کارآزموده، فعال و منفعت ملیمحور موجبات درهم پیچیدگی سیاستورزی را در کشور ایجاد کرده بود، آنگونه که برخی فرقهگرایان سیاسی بدون در نظر داشتن منافع ملی با کودتاچیان همراستا شدند و برخی دیگر سکوت کردند و هزینه سنگین آن را مردم و دولت ملی پرداخت کرد . باشد که درسهای تاریخ معاصر سیاسی کشور را بیاموزیم و راه را برای پیشرفت و توسعه و بهبود شرایط ملی و بینالمللی تدارک ببینیم .
اعتماد