نورنیوز- گروه سیاسی: رونمایی از فهرست وزرای کابینه چهاردهم، بازار تحلیل ها و ارزیابی های گوناگونی را رونق بخشید و تحرک تازه ای در فضای سیاسی کشور رقم زد. از لحظه اعلام پیروزی مسعود پزشکیان در رقابت های انتخاباتی دولت جدید، آتش حدس ها و گمانه ها زبانه کشید و روز به روز فروزان تر و مشتعل تر شد.
احزاب، جناح ها، جریانات و کنشگران سیاسی، مسیر و شیوه عمل رئیس جمهور منتخب در گزینش و چینش اعضای کابینه را با حساسیت مضاعف تعقیب می کردند تا دریابند پزشکیان شعار "دولت اجماع ساز، توافق ساز، تعامل گرا، وفاق گرا و فراگیر" را چگونه و در قالب چه تیمی از همراهان و همکاران خود تبلور خواهد بخشید.
ابتکار سازماندهی نهادی تحت عنوان شورای راهبری دولت چهاردهم که اصلی ترین وظیفه اش بررسی و پیشنهاد ترکیب اعضای دولت بود از همان آغاز با واکنش های متعارضی همراه شد. برخی این نهاد را سامانه ای جدید و شفاف برای تشکیل یک کابینه اجماعی به روشی علمی و دموکراتیک ارزیابی کردند.
برخی دیگر اما چنین ابتکاری را نوعی ظاهرسازی برای روحیه تمرکزگرا و خودمحور یکی دو تن از نزدیکان رئیس جمهور دانستند. شورای راهبری، نهایتا در بازه ای تقریبا 15 روزه، فهرست افراد پیشنهادی خود را روی میز مسعود پزشکیان گذاشت و او هم با دو سه روز سبک سنگین کردن، آخرالامر صبح یکشنبه 21 مرداد، نامه ای به آدرس محمد باقر قالیباف راهی بهارستان کرد تا پایانی باشد بر گمانه زنی ها و انتظارات جامعه سیاسی برای رونمایی از اعضای کابینه چهاردهم.
اعلام اسامی کابینه، هرچند پایانی بر چشم انتظاری ها بود اما همزمان، آغازی هم بود بر شگفت زدگی ها و حیرت های فعالان سیاسی جناح های مختلف. از لحظه اعلان رسمی فهرست کابینه، موج بلندی از تحلیل های ریز و درشت برخاسته است که هنوز هم ادامه دارد. بخشی از این تحلیل ها سرشت انتقادی دارد و پزشکیان را به خاطر ترکیب نامتجانس اعضای کابینه سرزنش می کند؛ و بخشی دیگر اتفاقا این فهرست را مصداق بارز "فراگیر بودن کابینه" و وفاق گرا بودنش می داند و بر هوشمندی پزشکیان درود می فرستد.
اکنون با توجه به موج واکنش های منفی و مثبت، به نظر می رسد نکاتی درباره ترکیب کابینه اعلامی پزشکیان قابل ذکر است:
یکم ) انتخاب اعضای کابینه از پیچیده ترین و پرمخاطره ترین کارهای رئیس جمهور در تمام ادوار بوده است. یافتن همکارانی توانمند، صاحب صلاحیت و سابقه، مقبول و موجّه، و معتقد به شعارهای اعلامی در دوره تبلیغات انتخاباتی، مطلقا کار آسانی نیست. رئیس جمهور در این فرایند پیچیده، هم باید پاسخگوی طرفداران و سازمان رأی خود باشد؛ و هم به اقتضای رعایت حقوق اقلیت، نباید به جناح مغلوب و طرفدارانش بی اعتنایی کند.
هم باید به برش های قومی و مذهبی و جنسی و سنّی توجه ویژه داشته باشد؛ و هم به شیوه ای رفتار نکند که شکاف های اجتماعی را تحریک یا تعمیق نماید. مقصود اینکه هر تحلیل گری باید به این واقعیت مهم التفات داشته باشد که انتخاب کابینه، یک رفتار سیاست ورزانه و علمی و حرفه ای است و ظرایف و محذوریت ها و ملاحظات فراوانی دارد. تعابیر و جملاتی از این دست که «پزشکیان در گام اول مردود شد» یا اینکه دولت او «دولت مرعوب و مسدود» است یا اینکه چنین دولتی با توجه به شعارهایش، مصداق «غشّ در معامله» است، تعابیر سنجیده ای نیست.
دوم) هیچ کابینه ای حتی در اصلاح طلب ترین دولت ها هم خالی از حضور عناصر سئوال برانگیز و غافلگیر کننده نبوده است. در دولت سید محمد خاتمی نیز وزرایی وجود داشتند که فاقد زبان و آرمان مشترک با کلیت کابینه بودند. در دولت های روحانی و رئیسی نیز نمونه هایی از انتخاب های غافلگیر کننده حضور داشتند. اگر حضور چنان عناصری در دولت های وقت، به طور کلی قابل تحمل و قابل تحلیل بود چرا در کابینه پزشکیان قابل تحمل نباشد.
نکته مهم این است که پزشکیان با علم به گرایش های سیاسی هریک از اعضای کابینه اش، آنها را در ترکیب خود گنجانده است. ممکن است این انتخاب های حساسیت برانگیز، از سر اکراه یا ناچاری، و یا به دلیل اعتقاد به کارآمدی آنها باشد. چیزی که مهم است این است که هر کابینه، یک روح جمعی و ماهیت کلی دارد که متفاوت از هویت تک تک اعضاست. هر تحلیل گری باید علاوه بر تحلیل جزئی و مصداقی اعضای کابینه، یک تحلیل مجموعی و کلی نیز از کابینه داشته باشد. حتی اگر برخی از اعضای کابینه اعلامی پزشکیان، با بعضی از شعارها و آرمان های انتخاباتی او تطابق کامل نداشته باشند کلیت کابینه در یک تحلیل نهایی، فاصله ای معنادار با آن آرمان ها و شعارها و برنامه ها ندارد.
سوم) شک نیست که اکثریت قریب به اتفاق منتقدان ترکیب کابینه پزشکیان، دلسوزان مردم مداری اند که مهم ترین دغدغه شان، جلوگیری از دلسردی دوباره مردم از صندوق رأی است. این منتقدان معتقدند که رأی دهندگان به پزشکیان، خصوصا آنها که در دور دوم وارد گردونه رقابت شدند و با صندوق آشتی کردند، ممکن است از ملاحظه فهرست کابینه دچار یأس و سرخوردگی شوند. به گمان ایشان، رأی دهندگان با حضور خود، پیام تغییر را به نامزد پیروز انتخابات مخابره کردند؛ اما اکنون با انتشار اسامی اعضای دولت، تغییر را ناممکن یا بسیار ناچیز ارزیابی می کنند. این تصور، اعم از اینکه درست باشد یا نباشد، نیازمند روشنگری و پاسخگویی صادقانه است.
چه بسا مناسب ترین واکنش پزشکیان به انتقادها این باشد که رأسا و مستقیما یا از طریق معتمدان و نزدیکان خود، به سئوالات و ابهامات منتقدان پاسخ دهد. اگر رئیس جمهور با تشکیل شورای راهبری، گام اول در شفاف کردن روند انتخاب کابینه را برداشت، شایسته است اکنون با پاسخ گویی صریح و شفاف، باب گفت و گوی ملی را بگشاید و سنت پسندیده ی حرف زدن با مردم را آغاز کند. این حق مردم است که در فضایی روشن و خالی از سوءظن، استدلال ها و انگیزه های انتخاب چنین کابینه ای را بشنوند.
چهارم) وفاق ملی، شعار مکرر پزشکیان در ایام تبلیغات انتخاباتی بود. او در تعابیری بسیار ساده و مردم فهم،چند بار گفت که اگر همه با هم باشیم و دعوا نکنیم می توانیم بر مشکلات غلبه کنیم. چنین تعریف ساده و سرراستی از مفهوم "وفاق ملی" انگار برای برخی از سیاسیون راست و چپ، راضی کننده نبوده است. چه بسا این سیاست ورزان ناراضی، تعریف دیگری از وفاق دارند که با تعریف پزشکیان هماهنگ نیست. با اینهمه باید به دقت بررسی کرد که آیا رئیس جمهور، برای تحقق شعار وفاق ملی بنا به تعریف مختار خود، نه تعاریف مورد نظر دیگران، همکاران مناسبی برگزیده است یا نه. بی شک وفاق ملی را می توان طوری تعریف کرد که این کابینه، امکان تحققش را نداشته باشد. نکته اما این است که پزشکیان بارها از "وفاق ملی" مفهومی را مراد کرده که هسته مرکزی اش، "همه با هم بودن" و "دعوا نکردن" است. ترکیب کابینه را باید با چنین تعریفی از مفهوم "وفاق ملی" سنجید و مقایسه کرد نه با تعاریف فنی و فلسفی و سیاسی منتقدان.
پنجم) معنای این نکات، دفاع از تک تک وزرای انتخابی پزشکیان نیست. بدون شک جلوه ای که از ترکیب همکاران رئیس جمهوردر معرض نگاه افکار عمومی قرار گرفته، نامتجانس وبه لحاظ سیاسی ناهمگون است. نمایندگانی از منتهی الیه جریانات راست و چپ در این ترکیب حضور دارند که در نگاه نخست، امکان همگرایی و هم افزایی نیروها را ضعیف نشان می دهند. برای برخی مناصب بسیار حساس و کلیدی کابینه که در حکم مقام دوم یا سوم دولت به حساب می آیند گزینه های سوال برانگیزی در نظر گرفته شده که شاید از هم اکنون منشأ نگرانی هایی باشند. حساسیت عمومی نسبت به این انتخاب ها موضوعی طبیعی و حق مردم، و روشنگری در باب چنین انتخاب هایی وظیفه قطعی سخنگویان ارشد دولت است.
با این شیوه است که می توان سوء تفاهم ها و ابهام های ذهنی مردم و منتقدان را مرتفع کرد. البته باید به دولت وقت داد تا در فضایی منطقی و غیر رادیکال، به پرسش های مطرح شده پاسخ دهد. متاسفانه به مجرد رونمایی از لیست کابینه، حجم بالایی از نقدهای رادیکال و تندروانه به سمت پزشکیان جریان پیدا کرده که با منطق مدارا، همراهی مشفقانه وهمکاری دلسوزانه در تضاد است. رادیکال شدن فضای سیاسی، در روزهای مخاطره آمیزی که بحران های منطقه بر ایران تحمیل کرده است، کمکی به تأمین منافع ملی نمی کند.
نورنیوز