نورنیوز-گروه ورزشی: عده ای از این مسابقه و برد ناهید خوشحال بودند و عدهای غمگین. نه از جنبه برد کیانی بلکه از رودر رو شدن دو فرزند وطن . کیمیا می توانست با نام پر افتخار ایران و درکنار هم وطن خود برای مدال تلاش کند .
اینکه چرا یک ورزشکار نخبه جلای وطن میکند و حاضر است زیر پرچم کشوری دیگر و در مقابله یک هموطن مسابقه دهد نیاز به تحلیل کارشناسانه دارد ، اما رویارویی ناهید و مبینا از جنبهای دیگر هم مورد توجه است. زنان ایرانی توانستهاند تا بالاترین قله ورزشی در جهان پیش بروند.
مساله حضور زنان ایرانی اما تنها در ورزش خلاصه نمیشود. زنان ایرانی در همه حوزههای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و ورزشی تاریخ ساز هستند.
مسابقه روز پنجشنبه کیما و ناهید دو فرزند ایران در مطبوعات هم واکنش هایی را در پی داشت. مطبوعات ایرانی در ابعاد مختلفی به این موضوع پرداخته اند که در زیر می خوانیم.
در برابر دامهای پهنشده از ستارهها مراقبت کنیم
روزنامه قدس: حالا ساعتها از مبارزه ناهید کیانی و کیمیا علیزاده گذشته و تکلیف وزن منهای ۵۷ کیلوگرم تکواندو زنان المپیک پاریس مشخص شده. مطمئناً پیروزی هر ورزشکاری شادیآور است اما نمیتوان انکار کرد که مبارزه دو ایرانی با هم در میادین بینالمللی اصلاً حس خوبی نیست. یکی در توصیف این موضوع نوشته بود: «ایران برد ایران باخت»
در تیم ۲۰۱۶ هیچ ورزشکار ایرانی حضور نداشت، اما در المپیک ۲۰۲۰چهره پناهندگان ایرانی کم کم نمایان شد. در2024 پاریس ۳۲ ورزشکار تیم پناهندگان را تشکیل دادند که ۱۴ نفر از آنها ایرانی هستند.
صالحیامیری، رئیس سابق کمیته ملی المپیک در علتشناسی مهاجرت ورزشکاران میگوید: در انگیزهشناسی مهاجرت ورزشکاران منزلتخواهی، امنیتخواهی، ثبات و آرامش و انگیزه روحی و روانی، درآمدزایی و رفاه زیستی مواجه هستیم. در چند سال اخیر مطالعهای که روی ورزشکاران مهاجر انجام شد، نشان میدهد انگیزه اصلی هیچکدام از این افراد تنفر، قهر و یا سیاسی نبود. این ورزشکاران فاقد عقاید خاص سیاسی هستند، به گونهای که حتی متنی که برایشان نوشتند و منتشر کردند خود آنها از محتوای متن بیاطلاع هستند».صالحی امیری می گوید: باید در مواجهه با مهاجرت ورزشکاران از هر نوع برخورد انفعالی و انتقامی پرهیز به برخورد انعطافی و عقلانی روی آورد . مهاجرت ورزشکاران را باید همزمان در سه سطح ملی، منطقهای و جهانی توصیف و تبیین و برای آن به تناسب نیازها با برنامه حرکت کرد تا با پرهیز از شتابزدگی و رویکرد احساسی – سلیقهای و تقابلی درمسیر تعامل و رویکرد استراتژیک و ایجاد امید با راهبردهای تشویقی و انگیزشی به حرکت توأمان ورزشکاران در مسیر قهرمانی و پهلوانی کمک کرد تا علاوه بر توجه به منزلت اجتماعی و تأمین مالی این عزیزان به دیگر نیازهای آنها توجه لازم را داشته باشیم».
شاهکار دختران ایران
آرمان ملی: ایرانِ امروز پر از ظرفیتهایی است که تا دیروز نادیده گرفته میشدند. یکی از این ظرفیتهای مهم زنان جامعه هستند که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند. البته که در جامعه 2 نگاه نسبت به زنان وجود دارد که بر مبنای هر کدام از این نگاهها نتیجهگیری خاصی هم انجام و بیرون داده میشود. نگاه نخست نگرش و رویکرد سنتی به جامعه زنان و مسائل آنهاست که صرفا زن را پستونشین میبیند و جز حق مادری و خانهداری حق دیگری از جمله فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، هنری و حتی سیاسی قائل نیست.
اما نگاه دوم نگرش و رویکردی است که زنان را آزاد، مستقل و فعال در جامعه میبیند. بر اساس همین نگرش و رویکرد است که امروز در عرصههای مختلف شاهد حضور و درخشش زنان و دختران کشورمان هستیم. المپیک 2024 پاریس آوردگاهی بود تا ضمن نمایش هنرنمایی همه ورزشکاران جهان بیش از پیش از ظرفیتهای دختران و زنان ایرانی بشنویم. دخترانی از ایران مثل مبینا نعمتزاده و ناهید کیانی که با وجود با حجاب اسلامی به بالاترین سطح از مسابقات بینالمللی قدم مینهند و برای کشور افتخارآفرینی میکنند. مواجهه با دختران و زنان در جامعه همواره به انحاء مختلف وجود داشته است یا محدودیتهایی برای آنها ایحاد شده و یا اساسا در مورد نوع پوشش و مقوله حجاب با آنها برخورد شده است. اما همواره بهجای اینکه نگاه مثبتی به ظرفیت زنان و دختران ایران داشته باشیم از دید منفی به آنها نگریسته شده و ظرفیتهای آنها در نظر گرفته نشده است. متاسفانه برخی که نگاه تک بعدی و یک سویه دارند باعث شده تا به زنان نگاه خانهنشینی و پستونشینی داشته باشند و اساسا حضور آنها در مجامع و آوردگاههای بینالمللی را بر نتابند. چنانکه پس از پیروزی غرورآفرین دختر ایران، ناهید کیانی یک روحانی در اظهاراتی نه چندان پسندیده مسابقه دادن ناهید کیانی تکواندوکار ایرانی در المپیک را «لگدپرانی موهوم» دانست.
**مناقشه وطن
روزنامه هم میهن: «میدانی وطن چیست صفیهخانم؟ وطن یعنی اینکه نباید همه این اتفاقها میافتاد.» این تکه از شعر معروف غسان کنفانی، نویسنده و روزنامهنگار معروف فلسطینی را ایرانیها روز پنجشنبهای که گذشت، بیش از همیشه در متنهای اینستاگرامی و پستهایشان در شبکه ایکس تکرار کردند. مفهوم «وطن» پس از مرارتها و ماجراهای هرروزهای که ایرانیها با آنها درگیرند، یکبار دیگر به میان آمده؛ پس از دو مبارزه، یک سکو و سه مدال.
روز پنجشنبه مسابقه ناهید کیانی و کیمیا علیزاده در تکواندو و امین میرزازاده و صباح شریعتی در بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس، آنقدر به مرکز توجهها آمد که برای ساعاتی، ایرانیها بیشتر خبرهای خوب و بد را کنار گذاشتند و درباره ورزش و حواشیاش حرف زدند؛ در دو جناح حمایتگر و منتقم.
عده زیادی اینکه کیمیا علیزاده، خلاف بازی قبلش در بازیهای المپیک ۲۰۲۰، به ناهید کیانی در مسابقات تکواندوی ۵۷ کیلوگرم زنان باخت را موضوعی خوشحالکننده و در مقابل، ایرانیان زیادی آن را موضوعی غمگینکننده و تلخ دانستند؛ اینکه چرا باید شرایطی بهوجود بیاید که یک ورزشکار ایرانی بهعنوان پناهنده و زیر پرچم بلغارستان با دوست قدیمی و هموطنش، مسابقه دهد و زمین مسابقه، آنها را به دو رقیب تبدیل کند، حتی اگر قرار باشد زمان توزیع مدال، هردوی آنها؛ یکی برای گرفتن مدال برنز و یکی برای گرفتن اولین مدال نقره زنان در تاریخ المپیک، روی یک سکو بایستند و در آخر، هم را به گرمی بغل کنند.
اما آنچه این روزها محل بحث و نظر شده، دوگانگی رفتار با این دو اتفاق و اختلاف بر سر موضوع «وطن» و «هویت» است؛ کاربران زیادی نوشتهاند، کیمیا علیزاده از روزی که به کشور دیگری پناهنده شده، بیوطن است و ایرانیها از گرفتن دومین مدال برنزش در بازیهای المپیک نباید خوشحال باشند و عده زیادی به آنها تاختهاند که مهاجرت و حتی پناهندگی، آدمها را بیوطن نمیکند
.حالا تحلیلگران و جامعهشناسان هم پا به میدان گذاشته و در این باره نوشتهاند؛ آنها مبارزه یک ایرانی مقابل ایرانی دیگر را «تراژدی» خواندهاند، موضوعی که هم ناراحتکننده است، هم خوشحال کننده؛ نمونهاش محمدرضا جوادی یگانه، جامعهشناس در این باره نوشته است: «تبریک به ناهید کیانی! اما رقابت او و کیمیا علیزاده تلخ بود. نه پیروزیاش آنچنان شاد است، نه شکستش دردناک بود. طعم دیگری دارد جز شادی و غم؛ تلخ است.»
دختران ایران تاریخساز شدند
دنیای اقتصاد : سه سال قبل در چنین روزهایی ناهید کیانی سرخورده از شکست مقابل کیمیا علیزاده، بدون کسب افتخار از توکیو به تهران بازگشت و در فرودگاه کسی به جز خانوادهاش به استقبال این قهرمان ملی نرفته بود. حالا اما او میداند قرار است وقتی به وطن برمیگردد، برایش سنگ تمام بگذارند و این نمونه عالی فراز پس از فرود است. کیانی با کسب مدال نقره المپیک ۲۰۲۴ تبدیل به نخستین بانوی ایرانی شد که توانسته به فینال یک رقابت در المپیک برسد و بهترین نتیجه ممکن تاکنون را هم به دست آورد. نمیشود تلاش فوقالعاده او را زیر سوال برد، ولی شاید ظرف آرزوهایش با رسیدن به دیدار نهایی پر شد وگرنه که کیانی توانایی کسب خوشرنگترین مدال ممکن را هم داشت. فروتنی او پس از این افتخار بزرگ هم برای مردم شیرین بود؛ درست به اندازه درخشش یک زن ایرانی در میدانهای بینالمللی.
اما قبل از ناهید، چراغ اول تکواندو را جوان ۱۹ سالهای روشن کرد که پیش از این نامش برای ورزشدوستان خیلی آشنا نبود. مدال برنز مبینا نعمتزاده هم از آن دستاوردهایی است که به وقوع پیوستن آن علاوه بر شادی زایدالوصف این روزها، نوید یک آینده روشن را هم به ورزش ایران میدهد. به شرطی که از تمام پتانسیل او استفاده شود و خودش هم سقف خواستههایش را روی طلایی شدن در آینده ببیند. وقتی دو ورزشکار بانوی یک رشته موفق به کسب مدال در بالاترین رویداد ورزشی دنیا میشوند – آنهم در شرایطی که تاریخ ایران پیش از این تنها یک مدالآور خانم داشته – یعنی باید از مربیان تیم ملی، مدیران فدراسیون و سیاستهای آنها به نیکی یاد کرد.
دختران تاریخساز
سازندگی: کیانی با کسب مدال نقره تاریخسازی کرد و به نخستین زن ایرانی تبدیل شده که به فینال بازیهای المپیک راه مییابد. پیشتر کیمیا علیزاده و مبینا نعمتزاده مدال برنز کسب کرده بودند. اما با وجود نتایج درخشان، مصاف دو ایرانی برای ایرانیان تقابل شادی و غم بود. کیمیا علیزاده در المپیک ۲۰۱۶ ریو به اولین زن ایرانی تبدیل شد که در المپیک مدال میگیرد اما چندی بعد او با پرچم کشور دیگری مسابقه داد. او سال ۱۳۹۸ از ایران مهاجرت کرد و پس از حضورش در آلمان و نداشتن زمان کافی برای دریافت تابعیت آلمانی، مجبور شد در قالب تیم پناهندگان در المپیک توکیو به میدان برود. او بعد از مدتی مشکل تابعیتش را حل کرده و نه برای آلمان بلکه با پرچم بلغارستان در رقابتهای بینالمللی شرکت کرد.
آمارهای رسمی نشان میدهد که طی ۲۰ سال گذشته دستکم ۳۸ ورزشکار از ایران مهاجرت کردهاند. بیشترین آمار مهاجرت ورزشکاران متعلق به رشتههای جودو با ۷ ورزشکار مهاجر، تکواندو و قایقرانی هر کدام با پنج ورزشکار و ژیمناستیک و شطرنج هر کدام با چهار ورزشکار است.
اما در این بین حمله صداوسیما به کیمیا علیزاده سبب واکنش تند برخی از کاربران فضای مجازی شد. جایی که مجری شبکه ورزش در واکنش به پیروزی ناهید کیانی گفت: «خانم علیزاده چقدر باید برای ایران و ناهید کیانی دعا کند که برسد به فینال که خودش در شانس مجدد حضور داشته باشد». این رسانه همچنین بعد از آنکه ناهید کیانی و کیمیا علیزاده بعد از دریافت مدال یکدیگر را در آغوش گرفتند، تصویر را قطع و به پخش رزومه ورزشی ناهید کیانی پرداختند.با این حال بسیاری از کاربران همزمان با انتقاد از عملکرد صداوسیما، توصیه کردند که نباید کیمیا علیزاده به عنوان ورزشکار نخبه ایرانی مورد ذم رسانه ملی و برخی افراد قرار بگیرد و به جای آن باید زمینه بازگشت این ورزشکار به کشور فراهم شود.
ایرانیان و شوک هویتی المپیک پاریس
آرمان امروز/دکتر علی میرزا محمدی : رقابت ورزشی «ناهید کیانی»، مقابل «کیمیا علیزاده» در المپیک پاریس و پیروزی او موجی از واکنش های رسانه ای به همراه داشته است که قابل تامل است. این موج رسانه ای را می توان نوعی شوک هویتی دانست که از منظر روانشناسی اجتماعی، حضور ایرانیان زیر پرچم دیگر کشورهای جهان را بر نمی تابد. بازتاب روانی این شوک هویتی، یکسان نیست.
این بازتاب ها را می توان به دو دسته تقسیم نمود :دسته اول تلاش نمودند که با دو قطبی سازی، ناهید کیانی و کیمیا علیزاده را نماد دو تفکر هویتی و طیف اعتقادی متفاوت جلوه دهند و با کوبیدن یکی، دیگری را قهرمان معرفی کنند. مطالب توهین آمیز منتشر شده درباره این دو ورزشکار، دال بر این دو قطبی سازیها دارد. اما دسته دوم، این تقابل را نتیجه ناکارآمدی های کارگزاران کشور در جذب و حفظ سرمایه ها و قهرمانان ورزشی دانسته و با حسرت نتیجه این رقابت ها را باخت- باخت تلقی نمودند. این دسته دوم دنبال نشانه ها و نمادهایی بودند که حسرت و غم مستتر در حضور ورزشکاران ایرانی در تیم های دیگر را کشف کنند. آنها با دقت لباس ورزشکاران ایرانی دیگر کشورها را زیر ذره بین می گذارند تا شاید رنگ های پرچم ایران را در آنها کشف کنند!؟
آنها عکس هایی را رصد می کنند که نشان می دهد در یک قاب از ورزشکاران دو طرف تا مربی و حتی پزشک و داور مسابقه، ایرانی الاصل هستند، اما به ملیت های مختلف تعلق دارند!؟ آنها تلاش می کنند شوک روانی هویتی خود را با این جستجوها و تعابیر(گاه واقعی و گاه غیر واقعی) التیام ببخشند.
این تلاش روانشناختی به شیوه ای عینی و میدانی در خود ورزشکاران ایرانی حاضر در این تقابل ها قابل مشاهده است. شوک هویتی ایرانیان در بازی های المپیک پاریس نه در تقابل کیمیا علیزاده و ناهید کیانی بلکه در مراسم افتتاحیه آغاز شد. زمانی که ۱۴ ایرانی زیر پرچم تیم پناهندگان المپیک رژه رفتند.
در کنار اصلاح ساختارهای اجتماعی و سیاسی لازم است نگاه فرهنگی جامعه نیز به مساله مهاجرت نخبه ها و قهرمانان ورزشی اصلاح شود. حضور ورزشکاران در تیم های دیگر کشورها با کسب تابعیت، تنها به ایران اختصاص ندارد و این مساله جهانی است. البته عوامل شکل گیری این مساله در کشورها متفاوت است و در همه آنها مانند کشور ما جنبه قهری و تبعات سیاسی و فرهنگی و آسیب شناختی ندارد.
نورنیوز