نورنیوز- گروه بینالملل؛ «دکتر مسعود پزشکیان، فوق تخصص قلب، نماینده ادوار مجلس و وزیر پیشین بهداشت است»؛ این جمله کوتاه، تمام آن چیزی بود که رسانههای مطرح جهان از نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان در جریان رقابتها میدانستند. برخلاف دانستههایشان از سعید جلیلی که سالها در راس دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، مذاکرات نافرجام هستهای را پیش برده بود.
قبل از برگزاری دور نخست انتخابات، محافل سیاسی و رسانهای بر رصد و تحلیل مواضع و رویکرد سعید جلیلی و اندکی نیز محمدباقر قالیباف متمرکز بودند و بر همین اساس بعد از اعلام نام دکتر مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور منتخب ایران، علامتهای سوال متعدد و ریزودرشتی از بطن رسانهها سربرآورد؛ اینکه موضع رئیسجمهور تازه ایران درباره محور مقاومت چیست؟ مذاکرات پیوندخورده با برنامه هستهای ایران و رفع تحریمها در دولت چهاردهم چگونه پیش خواهد رفت؟ آیا رئیسجمهور جدید بهمعنای دوستان و متحدان جدید است؟ تکلیف پروندههای قدیمی و گفتوگوهای نیمهتمام چه خواهد شد؟ و دستآخر اینکه ایران در دوران او به کدامسو میرود؟
مسعود پزشکیان از نگاه برخی از حامیانش نجاتدهندهای است که میخواهد به بحرانهای اجتماعی و اقتصادی با ترمیم پلهای ارتباطی با جهان خاتمه دهد و از نگاه حامیان رقبایش در دوران تبلیغات، فردی بود که بنا دارد با دادن امتیازهای ویژه به اروپا و امریکا، تحریمها و فشارهای بینالمللی را کاهش دهد. با اندکی تساهل و تسامح میتوان ردپای هر دو دیدگاه در ساحت سیاستخارجی را در دولتهای اصلاحطلب و اصولگرای قبلی بهراحتی یافت؛ از غربستیزی گرفته تا شرق گریزی؛ از تکیه بر مذاکرات با امریکا و اروپا در دولت حسن روحانی گرفته تا توسعه روابط با روسیه و چین در دولت شهید رئیسی و پشتگرمی به جنوب جهانی در دولت محمود احمدینژاد.
بر اساس این ریل تاریخی بود که در دوران تبلیغات دو گزینه مدام روی میز پزشکیان قرار میگرفت و از او خواسته میشد مواضعش را بر اساس آنها تعریف و شفاف کند؛ غرب یا شرق؟ دوستی یا دشمنی؟ اصولگرایی یا اصلاحطلبی؛ ارتباط یا انزوا؟ پل یا دیوار؟ مواردی که در لوای ظاهر دوگانهشان، ماهیت واحدی تحت عنوان سیاست «تکگزینه»ای دارد و در این ساحت، غرب و شرق یا منطقه و فرامنطقه، اجزائی متناقضند که جز در نفی دیگری، اثبات نمیشود.
پزشکیان در ایام انتخابات از تعامل سازنده با جهان بر پایه اصول بنیادین «عزت، حکمت و مصلحت» دفاع کرد و در یکهفته گذشته گامهای معناداری برای روشنکردن چشمانداز حرکتی دولتش ترسیم کرد که نخستینش نامه به سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان بود که فارغ از محتوای حمایتیاش، نشانهای واضح از اولویتهای دولت چهاردهم بود؛ رویهای که در نامه به اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) تکرار و تقویت شد.
سومین پالس از سوی پزشکیان، یادداشتی بهزبان عربی در روزنامه فرامنطقهای «العربی الجدید» بود که طی آن اَبَراولویت سیاست خارجی ایران در دولت وی گسترش همکاریها با همسایگان عنوان شد. دومین یادداشت بلافاصله او که به زبان انگلیسی و در «تهران تایمز» انتشار یافت، اما افقهای دیگر را روشن کرد؛ افقی که در آن تنها رژیم صهیونیستی از ارتباط و تعامل مستثنی شده بود.
مسعود پزشکیان در واپسین یادداشتش، از سیاست «فرصتگرا» رونمایی کرد که با عبور از رویکرد تکگزینهای، «تعادل» را به ارتباط با تمام کشورها بازمیگردانَد؛ ضمن اینکه همچنان همسایگان و کشورهای منطقهای مقدم هستند و روسیه و چین دوست و همپیمان.
آنگونه که رئیسجمهور منتخب در پیام خود به جهان جدید آورده، در اطلس سیاست خارجی دولت چهاردهم، رابطه با اروپا و امریکا نه کوچه بنبست است و نه شاهراه؛ بلکه مسیری پرفرازونشیب است که میتواند هموارتر از امروز باشد.
پزشکیان هم در بیانیه دیپلماتیک و هم در یادداشتهایش درباره اروپا و امریکا، تلویحا به رویکرد چندهفته اخیر اروپا پاسخ داد که روی دو ریل «میزان مشارکت در انتخابات» و «استقبال سرد از رئیسجمهور جدید» در حرکت بود تا به توهم نیازمندی ایران به ارتباط با قاره سبز یا امریکا دامن بزند؛ پزشکیان اما نشان داد ضمن بازدانستن مسیرهای ارتباطی، خریدار «سیاست تعامل انتقادی» اروپا نیست و به سیاست همکاری جدی با شرق جغرافیایی (نه شرق ایدئولوژیک) معتقد و وفادار است؛ از این منظر میتوان تولد رئیسجمهوری را به نظاره نشست که به عنوان یک اصولگرای اصلاحطلب در عرصه سیاست خارجی و تعامل با جهان، به اصول مقید و به اصلاح پایبند است.
نورنیوز