نورنیوز- گروه سیاسی: اگرچه بار برگزاری و مدیریت ستادی انتخابات روی دوش وزارت کشور و البته شورای نگهبان است اما نهادی که بیش از هرجای دیگر تابلوی انتخابات را در دست دارد و مثل یک میزان الحراره، تب و تاب تحرکات سیاسی و انتخاباتی را نشان می دهد سازمان صداوسیما است. اصلی ترین و فراگیرترین رسانه رسمی نظام، آنقدر در انتخابات نقش و مدخلیت دارد که بسیاری از فعالان سیاسی و حزبی، به جای وزارت کشور و شورای نگهبان، صداوسیما را نقد می کنند! معنای این رفتار آن است که این سازمان رسانه ای در ذهن مردم، شریک معنوی نهادهایی به حساب می آید که مأموریت اصلی شان برگزاری انتخابات و نظارت بر آن است. چنین جایگاه منحصر به فردی، طبعا به آنجا می انجامد که حجم چشمگیری از مطالبات و نیز نقدها به سوی این نهاد سرازیر شود و تمام رفتارهای آن زیر ذره بین ارزیابی و سنجش قرار بگیرد. چنین موقعیت خطیر و حساسیت برانگیزی طبعا مستلزم مراعات دقت ها و احتیاط ها و ظرافت هایی در برنامه سازی،تولید محتوا و تأمین خوراک آنتن است. در این مسیر،توجه به برخی الزامات ضرورت دارد.
یکم) نظام دادن به لشکر مجریان و گویندگان
صداوسیما، سازمانی در قواره یک وزارتخانه بزرگ است. این سازمان، هم از حیث دامنه و گستره مخاطبان، هم از جهت تنوع تولیدات و خدمات، هم از جهت عده و عائله و نیروی انسانی، جزو فربه ترین نهادهای عمومی و دولتی به شمار می آید. طبیعی است که برقراری هماهنگی میان تمام اجزای این مجموعه وسیع، کاری بسیار دشوار است و هرقدر تمهیدات دقیق برای آن اندیشیده شود باز هم امکان بروز خطا در خروجی های آنتن به صفر نمی رسد. چه بسا اساسا کسی این انتظار را نداشته باشد که در زنجیره تولیدات رسانه ای صداوسیما خصوصا در ایام حساس انتخابات، همه حلقه ها در نهایت صحت و درستی و هماهنگی عمل کنند. کسی که کمترین کنش رسانه ای داشته باشد به سادگی تصدیق می کند که وقوع خطا در چنین رسانه ای کاملا محتمل است. آنچه در این میان مهم است وقوع اتفاقات شبهه ناک اما خطرخیزی است که کاملا قابل رصد، قابل پیشگیری و قابل مدیریت اند. بروز خطاهایی از این جنس، اگر توأم با تکرار و مماشات هم باشد برای مخاطبان تیزبین و حساس این رسانه قابل اغماض نیست. شاخص ترین مصداق چنین خطاهایی را طبعا باید جایی جست و جو کرد که سهمی از آنتن های زنده دارند یعنی مجریان و گویندگان. مجریان صداوسیما طیفی طولانی را شکل می دهند که از جوان ترین و تازه کارترین تا باسابقه ترین و مجرب ترین کارکنان این رسانه را تشکیل می دهند. به نظر می رسد مدیریت این مجموعه وسیع و البته نامتجانس، کاری دشوار اما شدنی است. گاه سنگریزه ای کوچک که توسط یک مجری ناپخته در برکه افکار عمومی انداخته می شود شعاع هایی فراتر از انتظار و محاسبه می سازد به نحوی که سایر اقدامات رسانه را خنثی می کند. به این اعتبار سامان دهی به لشکر پرشمار مجریان و گویندگان صداوسیما و آموزش شان برای روزهای ویژه انتخابات ضرورتی حیاتی است. نمونه هایی از سوء رفتار رسانه ای برخی از مجریان کم تجربه که همین یکی دو روز در شبکه های اجتماعی، شیوع فراوان یافت از جمله همین موارد قابل مدیریت است. هزینه چنین شتابزدگی ها و ناپختگی ها را در درجه اول خود "سازمان" و در درجه بعد، نظام سیاسی – انتخاباتی کشور خواهد پرداخت.
دوم) دست سیاست در آستین نمایش و خبر
برنامه هایی که صداوسیما در دوران ملتهب انتخابات می سازد یا پخش می کند،حتی اگر مستقیما به انتخابات هم ربطی نداشته باشند اما در پرتو حال و هوای این روزها خوانشی سیاسی و انتخاباتی پیدا می کنند. چه بسا پخش یا بازپخش یک سریال تاریخی که در جدول برنامه های روزانه، امری عادی به حساب می آید در دوران انتخابات،امری به شدت سیاسی و حتی جناحی تلقی شود و در ساخت تصورات ذهنی مردم و جهت دهی به رأی آنها کاملا دخیل و مؤثر باشد. یک گزارش به ظاهر زیست محیطی یا میراثی یا فرهنگی یا اجتماعی، گاه در قواره یک برنامه مستقیم انتخاباتی می تواند نافذ باشد. دعوت از خطبا و سخنرانان و کارشناسانی که نام شان در خاطر مردم با یک ساختار فکری یا سیاسی پیوند خورده هم می تواند به نحو روانشناسانه ای کارکرد انتخاباتی داشته باشد. به هرروی، به نظر می رسد مدیران ارشد جام جم باید با دقتی مضاعف، حتی جدول پخش عادی برنامه های آنتن را با رویکرد بهداشت انتخاباتی،دروازه بانی کنند و به کسانی که خوش دارند با ترفندهای پیچیده رسانه ای، برنامه های ظاهرا غیرسیاسی را به نفع گرایش های سیاسی و جناحی خود مصادره کنند، امکان نقش آفرینی و اعمال نظر ندهند.
سوم) صداقت، پیش شرط اعتماد
آنتن جام جم به طور بالقوه قوی ترین ابزار برای دعوت به مشارکت و دامن زدن به رقابت انتخاباتی است اما تاکنون این ظرفیت را به طور کامل بالفعل نکرده است. یکی از شبهات عمومی مردم این است که چرا فقط در ایامی مثل انتخابات است که دروازه های سنگین جام جم به روی نخبگان و کارشناسان جریان منتقد باز می شود. چنین شبهه ای بی درنگ صداقت یک سازمان را در احترام به مشارکت و رقابت واقعی با پرسش و سئوال مواجه می کند. صداوسیما به عنوان نهادی حاکمیتی، طبعا باید فراگیری داشته باشد و تمام صداهای موجود را در چارچوب قانون و مصالح ملی از آنتن بهره مند نماید. اگر مخاطبان گسترده این رسانه به این اعتقاد یا به این احساس برسند که برخی جریانات در استفاده از این آنتن "برابرترند" طبعا در مقابل آن و در نهایت در مقابل پدیده انتخابات، موضع می گیرند. به این اعتبار،مهم ترین و فوری ترین تدبیر سازمان صداوسیما احیاء و تقویت اعتماد مخاطبان به خودش است. جاانداختن این سازمان به عنوان صدای صادق و سلیم ملی، رویکردی است که بی درنگ می تواند مرجعیتی برای آن ایجاد کند و دور را از دست شبه رسانه های فارسی زبان که با پیچیده ترین تردستی های رسانه ای، تلاش می کنند تا خود را در کانون اعتماد مخاطب ایرانی جای دهند ، بگیرد.
آنچه از بایسته های حرفه ای سازمان صداوسیما در جریان ایام انتخابات می توان گفت منحصر به این چند نکته نیست. جام جم به اعتبار نقش بی رقیبی که در تأمین خوراک ذهنی مخاطبان پرشمار ایرانی دارد یا می تواند داشته باشد نیازمند بررسی ها و ارزیابی های تخصصی و همه جانبه است. مدیران ارشد این رسانه فراگیر باید پیشقدم شوند و بدون محدود کردن خود به گرایش های عقیدتی و سیاسی، با تشکیل حلقه های علمی و حرفه ای از صاحبان فکر و نوآوری، دور جدیدی از فعالیت مؤثر انتخاباتی را برای خود سازماندهی کند. بی شک آنتن جام جم نقشی اساسی در قانع کردن مردم برای قبول فضای مشارکتی و رقابتی انتخابات می تواند داشته باشد.
نورنیوز