نورنیوز – گروه سیاسی: حضور مهاجران افغانستانی در ایران پدیده تازهای نیست اما این موضوع چندی است موجب بروز حساسیتهایی در میان برخی مردم شده که به نظر میرسد دلیل آن موج افغانستان ستیزی باشد که از سوی گروهی از رسانهها و نیز کاربران شبکههای اجتماعی به راه افتاده است. برخی کاربران شبکههای اجتماعی بویژه توئیتر با داغ کردن هشتگهای نژاد پرستانه و افغان ستیز، به جریانی دامن زدند که حتی سبب بروز واکنش هایی از سوی مسئولان مربوط شده است. نگرانی از افزایش جمعیت مهاجران افغانستانی و ترس از اختصاص منابع مختلف به آنها از یک سو و ربط دادن جرم و جنایتهای احتمالی به حضور این مهاجران از سوی دیگر، دو دلیل عمدهای است که از سوی گروههای مخالف حضور مهاجران افغانستانی در ایران شنیده میشود و بر اساس آن اخراج مهاجران را مطالبهای ملی عنوان میکند.
قتل داریوش مهرجویی و همسرش در 22 مهرماه 1402 از همان ابتدای اعلام خبر جنایت، موجی گسترده علیه مهاجران افغانستانی به راه انداخت، قبل از آن که حتی کوچکترین اطلاع رسانی درباره عاملان جنایت از سوی منابع معتبر انجام شود. از همان ابتدا در تعدادی از رسانهها و شبکههای اجتماعی انگشت اتهام به سوی مهاجران افغان گرفته شد و آنها دلیل جنایت و ناامنی مناطق مختلف بویژه شهرهای اطراف تهران عنوان شدند. پیش از آن نیز گروههای مختلف نسبت به حضور بی شمار افغانستانیها در ایران ابراز نگرانی کرده بودند. از جمله یک روزنامه که در گزارشی با عنوان «تکثیر می شوند» در تاریخ 22 فروردین 1401 به حضور مهاجران افغانستانی در ایران پرداخته و بویژه به حضور چشمگیر آنها در اطراف دریاچه چیتگر اشاره کرده بود. تیتر این گزارش البته مورد انتقاد گسترده کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت. همچنین استفاده از جملاتی نظیر «دریاچه چیتگر در تسخیر چشمبادامیهاست» در این گزارش نژادپرستانه و موضعگیرانه تلقی شد. گرچه گزارش تلاش داشت با انجام مصاحبه و مشاهدات میدانی به چرایی افزایش جمعیت افغانستانیها در ایران بپردازد اما لحن گزارش و استفاده از جملات نادرست، آن را در جهت ایجاد همان موج افغان ستیزی قرار میداد.
چنین اظهارنظرهایی البته کم و بیش از سوی دیگر منابع هم عنوان شده بود که در خیلی مواقع جنبهای احساسی به موضوع میداد و ایران دوستی مخاطبان را به چالش میکشید. بسیاری ابراز نگرانی میکردند که با این افزایش جمعیت مهاجران افغانستانی و تعداد بالای زاد و ولد میان آنها، ایران تا چند سال دیگر هویت خود را از دست خواهد داد و دیگر وطنی باقی نخواهد ماند که از آنِ ایرانیان باشد.
در یک بررسی درباره تولید محتوا در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مشخص شد که موضوع مهاجران افغانستانی در توییتر بیشتر از دیگر شبکههای اجتماعی مورد نقد قرار گرفته است. بررسی کلیدواژههای افغان ستیزانه معلوم کرد که بیشترین منتقدان حضور مهاجران افغانستانی در ایران گروههای معاندی همچون سلطنت طلبان بودند که به نظر میرسید تلاش داشتند حکومت ایران را در مدیریت مسأله مهاجران افغانستانی ناکارآمد نشان دهند.(جام جم، 30 مهر 1402)
البته در پاسخ به اظهارنظرهای منفی و سوگیرانه درباره مهاجران افغانستانی، گروههای دیگری همچون روزنامه نگاران و چهرههای فرهنگی هم بودند که نگاه منفی ایجاد شده نسبت به مهاجران افغانستانی را شرم آور و دور از ذات مهماننوازانه ایرانی میدانستند. آنها عقیده داشتند که در این مسأله اغراق و سیاه نمایی صورت گرفته و لازم است تا مردم بدون این که تحت تأثیر چنین اظهارنظرهای نژادپرستانه ای قرار گیرند، بپذیرند که تعداد مهاجران افغانستانی در مقابل جمعیت ایران عدد بزرگی نیست.
گرچه طی دو سال اخیر به دلیل اتفاقات روی داده در فضای سیاسی افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان، تعداد بیشتری از افغانستانیها راهی ایران شدهاند اما اگر بخواهیم به آخرین سرشماری رسمی در کشور که در سال 1395 انجام شده رجوع کنیم، باید بدانیم که بر اساس آن تعداد افغانستانی های مقیم ایران یک و نیم میلیون نفر به ثبت رسیده که حاصل سه دهه پس از بروز جنگ در افغانستان بوده است. البته آمارهای غیر رسمی در این باره نیز به وفور موجود است که نمیتوان آنها را مبنای درستی برای اظهار نظر تلقی کرد. احمد وحیدی، وزیر کشور البته به عدد تقریبی 5 میلیون نفر درباره تعداد مهاجرین قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران اشاره کرده و محسن نجفیخواه، نماینده دولت در جریان بررسی سازمان ملی مهاجرت عدد 8 میلیون و ۴۰۰ هزار نفر را برای تمامی مهاجران ساکن در ایران اعلام کرده است.
ستیز با پناهجویان انسانی نیست
بروز حساسیت های مختلف نسبت به حضور چشمگیر مهاجران افغانستانی سبب شد که مرکز اطلاع رسانی وزارت کشور، اخیرا در بیانیهای به برخی فضاسازیها درباره مهاجران و اتباع خارجی پاسخ دهد.
در متن این بیانیه، تلاش برخی سایتها برای ایجاد افغانستان ستیزی، مطرود اعلام شد و عنوان شد که مهاجرین افغانستانی باید به سرزمین خود برگردند و افغانستان را آباد سازند.
همچنین تأکید شد که اتباع خارجی بدون مجوز، توسط کارگزاران مربوطه به کشورشان بازگشت داده خواهند شد و امکان پذیرش افغانستانی ها در کشور وجود ندارد و نیز ساماندهی آن دسته از افغانستانی هایی که مجاز به حضور موقت در کشور شدهاند، ضروری است.
در این بیانیه همچنین آمده است که فضا سازی مجدد پیرامون مصاحبه ای که ماهها پیش منتشر شده در حالی انجام میشود که موضوع مهاجران و پناهجویان یک مساله جدی انسانی است که عمده آن به دلیل تجاوز کشورهای خارجی به یک کشور و ایجاد فاجعه ناشی از تحمیل جنگ و بحران بر مردمان آن، پدید آمده و سیل پناهجویان را به سوی کشورهای همسایه گسیل داشته است.
حتی در متن این بیانیه نیز علاوه بر اطمینان بخشی به مردم جهت مقابله با حضور غیرقانونی مهاجران، به جنبههای انسانی این مسأله اشاره شده است. بدون شک هیچ فردی مایل نیست در شرایط مطلوب کشورش را رها کند و بسیاری از مهاجران و پناهجویان در سراسر دنیا به دلیل بروز جنگهای ویرانگر از موطن خویش آواره شدهاند.
وزیر کشور البته پیش از این نیز درباره ساماندهی اتباع خارجی، این نگرانی را مورد قبول دانسته و وعده داده بود که مهاجران ساماندهی خواهند شد ولی تلاش برای افغانستان ستیزی محکوم و کار غلطی است چرا که مردم مهاجر افغانستان به دلیل ظلم و ستم ابرقدرتها چه در دوره شوروی چه زمانی که آمریکا به این کشور وارد شد، مجبور به مهاجرت شدند. در همین رابطه نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در جلسه علنی روز 30 مهر 1402، در جریان ادامه بررسی گزارش کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه، ماده ۸۶ لایحه برنامه هفتم توسعه را تصویب کردند. بر اساس این ماده به منظور ساماندهی مهاجرین و اتباع بیگانه، وزارت کشور با همکاری دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مکلف است سازمان ملی مهاجرت را تشکیل دهد .(6 آبان 1402، نورنیوز)
به دیدن مهاجران عادت نداریم
در گفت و گوهایی که میان مردم رد و بدل میشود بارها شنیدهایم که مثلا در فلان منطقه مهاجران افغانستانی به صورت گروهی تردد میکنند یا فلان محله شهر بیشتر زندگی میکنند و یا چند نفری با هم به خرید و گردش میروند. همین اظهار نظرها باعث نگرانی میشود و تصور میکنیم به این دلیل باعث احساس ناآرامی کنیم. این مسأله پدیده عجیبی نیست اگر چشم ما به دیدن مهاجران عادت داشته باشد. به بیان دیگر از آنجا که ما به حضور مهاجران در کشور خود عادت نداریم، چنین مسألهای برایمان عجیب به نظر میرسد.
اگر تجربه زندگی و یا حضور در کشورهای مهاجرپذیر را داشته باشیم احتمالا میدانیم که طیفهای مختلفی از مهاجران در حال زندگی در کشورهای مختلف هستند و هر روز مثل همه مردم به امور روزانه خود مشغولند و حضورشان از دید ناظران عجیب و یا رعبآور نیست. در بسیاری مواقع مهاجران در کشورهای مختلف برای خودشان محلههایی دارند که بیشتر جمعیتشان در آنجا سکنا گزیدهاند و از این رو نام خود را نیز روی محله گذاشتهاند و حتی در برخی جاها این محله ها جنبه گردشگری هم دارد. آنها ممکن است به طور طبیعی با هم بیشتر رفت و آمد کنند و کلونیهای خودشان را داشته باشند و این از جهت نزدیکی و آشنایی با همدیگر است و قاعدتا از نظر دیگران نگران کننده نیست.
البته فرآیندهای پذیرش مهاجر و پناهجو در کشورهای مهاجرپذیر نیز ساز و کارهای مشخصی دارد و مهاجران طی انجام مراحل مختلف به جامعه جدید وارد میشود که این مسأله در پذیرش آنها از سوی جامعه تأثیر بسزایی دارد.
شاید ضعف ساز و کارهای مهاجرپذیری در ایران را بتوان دلیلی بر نگرانی نسبت به حضور مهاجران دانست که البته با افزایش تعداد مهاجران در ایران، این ساز و کارها نیز از سوی دولت به تدریج فراهم میشود کما این که هم اکنون نیز در حال انجام است. به هرحال از آن جا که ایران ذاتا کشوری مهاجرپذیر نبوده، زمان لازم است تا هم از جهت فراهم ساختن زیرساختها و هم پذیرش اجتماعی، شرایط برای حضور مهاجران در کشور فراهم شود.
اینفوگرافی| شش نکته وزارت کشور درباره پناهجویان افغان

در هر صورت باید همواره در نظر داشت که تنوع فرهنگی در جوامع چیزی است که بسیاری از کشورها از آن استقبال میکنند و از سوی دیگر احساسات انسان دوستانه نیز اجازه نمیدهد رفتاری دور از حیطه نوعدوستی با مهاجران داشته باشیم. کشورهای غربی حتی اگر به لحاظ احساسی نیز با پناهجویان همدلی نداشته باشند، برای نشان دادن جنبههای انسان دوستانه خود برای مهاجران آغوش باز میکنند. در این شرایط حیف است اگر ما با داشتن سابقه مهمان نوازی و مهربانی دیرینه، مهاجرانی را که از ستم روزگار به ما پناه آوردهاند از خود برانیم.
نورنیوز