نورنیوز-گروه فرهنگی: فیلم سینمایی «بی بدن» اولین ساخته مرتضی علیزاده است که بر اساس داستانی از کاظم دانشی تولید شده است.
این فیلم که یک درام احساسی است از روز چهارشنبه ۲۳ اسفندماه بر روی پرده سینماهای سراسر کشور آمده است.
«بیبدن» فیلم ملتهبیست. با یک سکانس میخکوبکننده آغاز میشود و بعد، سفرهی قصهای را پهن میکند که فصلبهفصل بیشتر بهتآور میشود.
داستان فرار دختری از خانه که تبدیل به یک پرونده وحشتناک جنایی میشود. «بی بدن» علیرغم تکذیب خود نویسنده، بر اساس یک پرونده واقعی قضایی به نگارش درآمده است.
پرونده قتل یک دختر توسط دوست پسرش و از بین بردن جسد او. جسدی که هیچ وقت پیدا نشد، حکمی که تمام شواهد برای قاتل بودن پسر را تایید میکرد به جز جسدی که ثابتکننده نهایی این قتل باشد و اعدامی که پس از سالها کش و قوس سرانجام رخ داد دست گذاشتن روی چنین سوژهای علاوه بر شجاعت، نیازمند یک تسلط تکنیکی بالا در نوشتن متن و اجرای آن است.
موضوعی که نویسنده و کارگردان این فیلم نشان میدهند بهرهی بالایی از آن دارند. عدالت یا رافت؟ این، یک دوگانهی همیشهجنجالساز در پروندههای قضاییِ منجر به صدور حکم اعدام است.
مواجههی افکار عمومی با چنین پروندههایی عموماً احساسی است؛ برخی از اساس ریشهی قصاص را میزنند و علیه این حکم محترمِ الهی به جنگ برمیخیزند و برخی دیگر با طمع و ولع دنبال اجرای حکم اعدام میگردند و هر دو اشتباه میکنند.
در سینمای ایران اما به زحمت میشود یک فیلم جنایی پیدا کرد که در دوگانهی مواجهههای احساسی با این حکم گیر نکند.
«بیبدن» حتما یکی از آن فیلمهاست؛ اثری که نه حکم قصاص را تحقیر میکند و نه از خیرِ فضیلتِ بخشندگی میگذرد.
فیلمنامهنویس باهوشِ «بیبدن» عدالتِ قصاص و رافتِ بخشیدن را در طول هم تعریف میکند و با این صورتبندی، درک تازهای از ریشههای حکم قصاص میسازد؛ درکی که در هیاهوی رسانهها و شلوغکاریهای فضای مجازی سختیاب است و چه خوب که «بیبدن» نسبت به این وجه از ماجرا هم بیتفاوت نیست و ضربهی اساسیِ قضاوتهای اینستاگرامی بر روحِ عدالت را با صراحت و دقت روایت میکند.
«بیبدن» یک فیلم استخواندار است؛ با بازیهایی خوب و یکدست که در میان آنها نقشآفرینی نوید پورفرج و الناز شاکردوست بیشتر به چشم میآید. در این میان باید به بازی ضعیف سروش صحت نیز که به عنوان پدر دختر متوفی ایفای نقش می کند،اشاره کرد.
باید پذیرفت که صحت کارگردان و نویسندهای بسیار جذاب و دلنشین است و بازیگری بسیار بد و نچسب. کارگردانی مسلط و فیلمنامهی روان و تدوین خوشریتم بی بدن را هم نباید از قلم انداخت که همه در کنار هم، فرصت پلکزدن را از مخاطب میگیرند و یک موقعیت پیچیدهی انسانی خلق میکنند.
اینکه «بیبدن» با این کیفیت سینمایی و دقت مضمونی چرا در میان فیلمهای سودای سیمرغ جشنواره نیست، از آن پرسشهای ناراحتکنندهی فجر۴۲ است که حتما باید به آن پاسخ داده شود. این فیلم را که می توان از آن به عنوان ان مهمترین اثر سینمایی با موضوع اجتماعی در سال ۱۴۰۳ یاد کرد باید حتما با دقت تماشا کرد چون هم عمیق است، هم تکنیکی.
نورنیوز