نورنیوز ـ گروه سیاست: بیرون از حلقه فعالان و کنشگرانی که برای حضور و شرکت در انتخابات، هنوز درگیر اما و اگر هستند بسیاری از احزاب را می توان نشان داد که فعالانه به چرخه انتخابات درآمده اند و با تمام بنیه و بضاعت، از فرصت قانونی تبلیغات و معرفی نامزدهای خود استفاده می کنند. کمتر از 72 ساعت مانده به روز انتخابات، هیجان تشکل های سیاسی برای جلب نظر شهروندان، به اوج رسیده است. اکنون جریانات سیاسی عمده در کشور، هرکدام فهرست هایی از نامزدان مورد تأیید خود منتشر کرده اند تا آرایش انتخاباتی احزاب، از "رقابت لیست ها" خالی نباشد؛ آرایشی که تقریبا در تمام ادوار انتخابات تکرار و تجربه شده است.
شاید هیچ دوره ای از انتخابات را نتوان سراغ گرفت که در آنها از هماوردی فهرست ها خبری نباشد. اساسا وجود و تکثر فهرست های انتخاباتی، اقتضای یک رقابت واقعی است. حضور و نقش آفرینی جناح های سیاسی و فکری در صحنه انتخابات، ضمن اینکه شهروندان انتخابگر را برای گزینش نامزدها آگاه تر می کند، نشانه ای بر پویایی و تکثر درونی صحنه سیاست کشور هم می تواند باشد. اکنون در میدان انتخابات، 4 فهرست کلان حضور دارند که 2 جناح عمده سیاسی کشور را کمابیش نمایندگی می کنند.
جناح اصلاح طلب و تحول خواه، در میدان انتخابات با فهرست "صدای مردم" و به سرلیستی علی مطهری شناخته می شود، فهرستی که مرکب از نیروهای متکثری است و اعتدالیون و اصلاح طلبان و میانه روها را ذیل یک بیرق جمع آورده است. اصلاح طلبان البته در انتخابات اخیر، با مناقشه ای درونی و حاد مواجه بودند که هسته آن، مشارکت / عدم مشارکت در انتخابات بود. این مناقشه، بی آنکه فیصله پیدا کند به یک افتراق سیاسی منجر شد و به جایی رسید که برخی از تشکل های این جبهه به رقابت انتخاباتی روی خوش نشان ندهند و اعلام عدم مشارکت کنند. برخی دیگر از تشکل های اصلاح طلب اما در ائتلافی نانوشته با اعتدالیون و میانه روها نهایتا به فهرستی تحت عنوان "صدای ملت" رسیدند و فعلا ذیل این فهرست واحد فعالیت می کنند.
جناح اصولگرا و محافظه کار، اما پس از مباحثات و رایزنی های پردامنه، در توافق بر سر یک فهرست واحد ناکام ماندند و نهایتا 3 فهرست از این جناح به مردم معرفی شد: فهرستی با عنوان "شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی و جبهه پایداری" به سرلیستی محمدباقر قالیباف؛ فهرستی با عنوان "ائتلاف نیروهای مردمی انقلاب" مشهور به "امنا" به سرلیستی حمید رسایی؛ و فهرستی با عنوان "شورای وحدت نیروهای انقلاب اسلامی" به سرلیستی منوچهر متکی. البته نام هایی در میان این سه فهرست مشترکند.
اگر در اردوی اصلاح طلبان، مناقشه بر سر نفس مشارکت انتخاباتی بود در اردوی اصولگرایان،مناقشه اصلی بر سر ترکیب فهرست نهایی بوده است. مناقشات درونی اصلاح طلبان پس از بحث های بسیار،آخرالامر به نتیجه نرسید و با انتشار بیانیه 110 نفر از کنشگران سیاسی و رسانه ای تحت عنوان "روزنه گشایی کنیم"، نوعی انشقاق – و چه بسا انشعاب – غیررسمی تشکیلاتی در میان آنها بروز کرد. بگومگوی اصولگرایان نیز سرنوشتی بهتر پیدا نکرد و با رسانه ای شدن اختلافات درونی و انتشار 3 فهرست مجزا، همان انشقاق و بلکه انشعاب در اینجا هم تکرار شد. اکنون به نظر می رسد ما دیگر با دو جناح یا جریان یا جبهه کلان و فراگیر مواجه نیستیم که یکی از آنِ اصلاح طلبان و دیگری متعلق به اصولگرایان باشد.
انتخابات اخیر نشان داد که هریک از این جریانات سیاسی، از تفاوت ها و حتی تعارضات درونی فراوانی برخوردارند که ممکن است به زودی با شکل های حادتر و پرچالش تر بروز کند و به منازعه با همفکران پیشین بینجامد. انشعاب، البته امر هولناکی نیست اما چه بسا هم به تضعیف درونی این تشکل ها و هم به تردیدآفرینی در میان مردم و شهروندان منجر شود. مردم به عنوان ناظران منازعات درونی احزاب، این مناقشات را احتمالا حمل بر پویایی این جریانات حزبی نمی کنند و آن را نشانه بلوغ دموکراتیک تشکل های سیاسی نمی دانند بلکه چنین شکاف ها و اختلافات تند را نمادی از "جنگ قدرت" در میان فعالان سیاسی به شمار می آورند حتی اگر واقعیت این منازعات چیز یگری باشد. مردم در این ماجرا، تفاوت چندانی میان دو اردوی اصلاح طلب و اصولگرا قائل نیستند و حکمی واحد برای هردو جریان صادر می کنند.
خسارت اول و اصلی چنین سوءظنی از سوی مردم، کاهش اعتماد به فهرستهای انتخاباتی و نوعی سردرگمی است. شهروندان ممکن است بگویند که وقتی کنشگران حزبی، حتی نمی توانند بین خود بر سر اصل مشارکت یا تعیین فهرست واحد نامزدان توافق کنند، چگونه می توانند در نهادی مثل مجلس بر سر مسائل غامض و خطیر ملی به تفاهم و توافق برسند. به این ترتیب، درگیری های درونی احزاب و تشکل های سیاسی، وقتی از حدّ متعارف عبور کند و از رسیدن به تصمیمی اجماعی عاجز شود به کنشی اعتماد سوز مبدل می شود. در ساحت سیاست، "تنوع" امر مطلوب و مبارکی است اما "افتراق" به همان اندازه مضرّ و مخاطره آمیز است. در آخرین روزهای منتهی به انتخابات، باید به این نکته توجه داشت که صداهای متعارض یا فهرست های متعدد نامزدها از یک جبهه واحد، الزاما در ذهن مردم حمل بر پویایی این جبهه ها نمی شود. ممکن است از قضا حمل بر این شود که "رقابت لیست ها" ترجمانی از "جنگ قدرت" در میان احزاب است؛ و چیزی که در مناقشات درونی احزاب یا بین احزاب جریان دارد نشانه ای آشکاری از "رقابت برای خدمت" نیست.
نورنیوز